۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

استفتائات 7

خر و یاسین

میشود رابطه سوره ی مبارکه یس (yes) یاسین خودمان را با جاهای مختلف خر توضیح دهید و بفرمائید که چرا سوره ی دیگری را نمیشود خواند؟ و اگر سوره ی مبارکه ی دیگری خوانده شود، به کجای خر بر میخورد؟ اصولا خواندن آیه های قرآنی در حیوانات مختلف چه اثری میگذارد؟
مخلص شما دامت فداه
دیوید در «آقا من توهین کردم؟»
رابطه سوره مبارکه «یس» با خر مانند رابطه گوز با شقیقه است و علت این که مثل «یاسین در گوش خر خواندن» در فارسی مصطلح شده این نیست که نعوظی بالله خر کلام الله را نمی فهمد و توهین به مقام شامخ خر نمی باشد.
می دانید که «خر» در فارسی معنی بزرگ می دهد. مثلا «خر مهره» یعنی «مهره بزرگ». پس وقتی می گوییم مقام تخمای ولایت وقیح خرترین مهره نظام است، منظورمان بزرگترین مهره نظام می باشد.
نیز می دانیم که اصحاب رسول الله (ض) و خود ایشان همگی از خران حجاز بوده اند و آنجاست که پیامبر می فرماید » انا من کبّار العرب» یعنی من از بزرگان (خران) عرب هستم.
همچنین اولین شاتل فضایی در تاریخ هم حضرت بُراق (ع) بوده که پیامبر سوار بر آن به فضا رفته و برگشته است.
اما چرا این مثل مصطلح شده؟ علت این است که ایرانی ها قرآن و حدیث و ادعیه را نمی توانستند به لهجه درست عربی بخوانند و به همین خاطر بزرگان یا خران عرب نمی فهمیدند که ایرانی ها چه می گویند.
در روایتی که حقیر با عنوان صلوات ایرانی در کتاب مستطاب «کنز الادیان فی معارف بند تنبان» با استناد به تاریخ شلغمی آورده ام چنین نقل شده است که گویند پس از اشغال ایران به دست تازیان، پارسیانی که نمی توانستند مخرج “ص” را در صلوات به درستی به زبان آورند، به جای صلوات چنین می گفتند:
اللّهمّ سر به خلا محمّد و آل محمد
خوب ببینید، این کجا و صلوات عربی کجا؟
حتا همین امروز هم صلواتی که ایرانیان می گویند در اصل اینطور است:
اللهم سلّ الی مهمد و آل مهمد
خوب معلوم است که هیچ خری نمی فهمد که معنی این چیست.
گذشته از این ها این که نمی شود سوره دیگری خواند هم صحیح نیست، بلکه می توان سوره مبارکه یابو را برای خر قرائت کرد و تلاوت این سوره که شأن نزولش اشاره به مقام والای روحانیت اسلامی است بسیار موجب انبساط خاطر روحانیون معزز است.
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست سیّم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

ایستاده بول کردن

حضرت آیت الله العظمی الکمرونی روحی لسنبله فداء
بنده از کارمندان جدیدالأستخدام وزارت خارجه هستم که پس از فارغ التحصیلی با رتبه ی ممتاز از دانشکده ی علوم دیپلماتروریستی اکنون به حول و قوه ی الاهی در شرف اعزام به نخستین مأموریت برون مرزی خود می باشم.
اخیراً از حاج آقای اداره مان شنیده ام که بول به حالت قائم (ایستاده) از معاصی کبیره و مستوجب عقاب شدید است. نظر به اینکه در بسیاری اماکن آن بلاد مثل ایستگاه های مترو، رستوران ها و سایر نقاط مأموریت اینجانب امکان بول به سیره ی حسنه ی محمدی وجود ندارد، بفرمائید بنده هنگام ضیق و حرج مثانه چگونه ایمان خود را از شر وسواس خناث حفظ کنم و تکالیف الاهی خود را به نحو احسن و اکمل به انجام رسانم.
واعدوا لهم ماست ته کم من قوه،
کاظم ارهابی
Farhad
هو المُستَبیل
در روایات صحاح به نقل از عمر آمده است پيامبر ( ص ) مرا ديد كه ايستاده بول مى‏كنم . به من گفت : اى عمر! ايستاده بول نكن و من بعد از آن ايستاده بول نكردم .
باز در جای دیگری عمر مى‏گويد : از وقتى كه اسلام آوردم ايستاده بول نكردم .
نتیجه می گیریم ایستاده بول نکردن معادل اسلام آوردن و قرائت شهادتین است و برعکس ایستاده بول کردن ممکن است موجب ارتداد شود.
لذا شما بایستی به هر ترتیب ممکن نشسته بول نمایید.
مثلا اگر سوراخ مبال به رسم فرنگی ها به جای زمین در دیوار بود، از یکی از ملازمین یا محافظین بخواهید که جلوی آن دولا شوند تا شما روی کمر ایشان بنشینید، با اگر کسی همراهتان نبود، در نزدیکترین سوراخ، جوی آب یا کنج دیواری که دیدید قضای حاجت نمایید.
البته دعای قضای حاجت را که می دانید،اما آن کسی که زیر پای شماست نیز مستحب است بخواند:
اللّهُمَّ عَجّل ظُهُور بولِ هَذَا الرَّجُل قَبلَ اَن یُکَسِّرُ ظَهري
الهی در ظهور بول این مرد تعجیل بفرما پیش ازآنکه کمر مرا بشکند.
والله ابله
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست پنجم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم


چرا امام حسین … ؟

چرا امام حسین علیه السلام در روز عاشورا دعا نفرمودند تا باران ببارد ؟
طبق روایات شیعه ، دعای حضرت نه تنها در مورد باران باریدن مستجاب می گردید ؛ بلکه اگر حضرت برای پیروزی ونصرت خویش نیز دعا می کردند ، قطعا مستجاب می شد ؛ اما :
1 – حضرت می خواست در کربلا برای همه مسلمانان ، تسلیم در برابر حق را به نمایش گذارد و درس عملی تسلیم را تا ابد به مردم بیاموزد .
2 – بنای حضرت بر این بود که در ماجرای عاشورا اسباب غیر عادی را به کار نگرفته تا این خود نیز درس دیگری برای مسلمانان شود تا وظیفه آنانی را که قادر به استفاده از اسباب غیر عادی نیستند ، در برابر ظلم وستم مشخص کند .
3 – حضرت طبق روایات ، حضرت در ماجرای عاشورا ، در خواست فرشتگان و جنیان را برای یاری رد نموده و تمام آن ها را به مشیت الهی واگذار کردند . این خود سبب نهایت مظلومیت برای حضرت شده و به همین جهت خبر شهادت آن حضرت در آن زمان که وسائل اخباری محدود بود ، به سرعت پخش گردید .
هو الوقیح
نخند جانم!
این ها را که من نگفتم، بلکه از سایت وزین «شیعه نیوز» عینا کپی کردم.
البته امام حسین همانطور که اینجا گفته اند اگر از گاری تعالی در خواست می کرد، قطعا پیروزی هم نصیبشان می شد، ولی نخواست.
حالا ممکن است یک از خدا بی خبر بپرسد که پس عمه من بود که ناله می کرد «هل من ناصر ینصرنی؟» یعنی آیا یاری گری هست که مرا یاری کند؟
در پاسخ به ایشان باید گفت، ای نادان از خدا بی خبر بی منطق، مگر عمه تو در روز عاشورا آنجا بود؟
ایضا، اصلا چرا امام باید از خدا طلب باران می کرد؟ خوب در آن موقع سال یعنی پاییز و در کربلا اگر باران می بارید لابد اهل بیت حضرت می چاییدند و مهمتر از آن، امام کلی واجبی مصرف نموده و خود را برای دیدار با حوریان بهشتی آراسته بودند [1]. خوب اگر باران می بارید که سر و وضع حضرت به هم می ریخت. آن وقت شما دوست داشتید که امامتان با سر ژولیده به دیدار حوریان چهل متری برود؟ معلوم است که نه!
ایضا در مورد رد درخواست فرشتگان و جنیان برای کمک به حضرت، باز ممکن است یک بی دین از خدا بی خبر بگوید مگر نه این که ایشان مخلوقاتی هستند که از خود اراده ای ندارند و مطیع اوامر الهی هستند؟ پس چطور از دستور خداوند برای یاری به امام حسین سرپیچی نموده و به حرف بنده او که هر چه هم عزیز و والامقام باشد، باز هم راه به اراده خداودی ندارد گوش داده اند.
در پاسخ به این کفار از خدا بی خبر باید گفت ای نادانان چهارپای گستاخ زنازاده که مثل بوزینه ها هستید، خداوند بر قلوب شما قفل رده تا نفهمید.
بدین ترتیب این مساله نیز به حول و قوه الهی حل می شود و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زده می شود. انشاءالله
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
سی ام محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

تریاک بدتر است یا ماهی بدون فلس؟


چرا استعمال دخانیات و مواد افیونی را حرام نمیکنید در عوض مثلا خوردن ماهی بدون فلس که بعضا حاوی ویتامین های مفید هم هست را حرام میکنید ؟
هو الهُفهُف
تریاک (ارواحنا له الفدا) خواص بسیاری دارد که موجب می گردد علما درباره تحریم آن مردد باشند.
اول آن که در صدر اسلام رسم بود که در منزل تنور باشد و تنور آتش دارد و می دانیم که حضرت علی هر زمان که از رسیدگی به امور ایتام و مادرانشان فارغ می شدند، سر در تنور می کردند تا به یاد قیامت بیفتند.
اما امروزه دیگر تنور داشتن رسم نیست و به جای آن بساط منقل موجب می گردد که هر روز آتش در جلوی انسان باشد و انسان را به یاد آتش دوزخ بیندازد و از معصیت باز دارد.
دویّم آن که آدم تریاکی مزاجش به سردی می رود و این نیز انسان را از معصیت های ناموسی باز می دارد.
سیّم آن که در مملکت امام زنان عده زیادی جوان دارد و این جوان ها کار می خواهند. تریاک موجب می شود که این ها دیگر کار نخواهند، پس جامعه اسلامی آرامش خواهد داشت.
چهارم آن که جوانی که افیونی شد به جای طرح شبهه و سوالات بیجا و اعتراض و تزلزل در شریعت و نعوظی بالله ارتداد که موجب اعدامش خواهد شد، به دنبال رفع خماری می رود و سرش به چیز های بی خطری گرم می شود.
پنجم آن که آدم تریاکی دایم القبض است و بدین ترتیب از دو راه کمک به اقتصاد خانواده می کند.
از یک سو کمتر می خورد، پس خرج خوراکش کمتر می شود چرا که همانطور که می دانید امروزه به لطف حکومت اسلامی، کشیدن بسیار ارزانتر از خوردن است. یعنی شما می توانید با پول یک کیلو گوشت یک ماه خودتان را بسازید.
از طرفی کسی که کم بخورد کمتر دفع می کند، پس چاه منزلش هم دیرتر پر می شود و آب کمتری هم برای طهارت مصرف می شود که در این بحران کم آبی و خشکسالی نعمتی است.
ششم آن که در کتاب الهی حکمی درباره دود و دم نیست ولی درباره شراب هست و از آنجایی که خداوند بر همه چیز عالم است حتما اگر اکراهی بود در کتابش که برای هدایت همه بشریت است به آن اشاره ای می کرد.
ضمنا در همین مورد پروردگار عالم در دفتر خودشان سوره ای انزال فرموده اند که نظرتان را بدان جلب می نمایم.
والله ابله
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
چهارم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم


انواع کافر

حضور انور علامه ی بی بدیل حضرت آیت الات العظمی الکمرونی روحی لتراب منقله فداء
بفرمائید وجوه اشتراک و افتراق کافر، ملحد، زندیق، بیخدا و اتئیست چیست و در سلسله مراتب ضلالت کدامیک در مراتب پست تر جای می گیرند. حتی الأمکان عقوبت اخروی هر دسته را نیز با رجوع به امهات متون مقدسه به شرح کشّاف خود تبیین بفرمائید تا مداخل فوق را در دائرةالمعارف شیهه به ابریق علم حضرت عالی مطهر نمائیم.
محتاج به دعای شما و شناعت ائمه ی اطفار،
ثناءالدین خمینشاهی
رئیس دپارتمان جهنم شناسی دانشگاه امام خمینی (ریق) و سرپرست دائرة المعارف جهانی شیهه
Farhad
هو البیلمز
در فقه شیره اثنی حشری تعریف هریک از این ها مشخص است:
کافر به کسی گفته می شود که بی دین یا ناگرونده باشد که خودش بر چند قسم است:
کافر ذمّی، کافر سمّی، کافر حربی، کافر ضربی، کافر معاند، کافر نامعاند، کافر کتابی، کافر مدادی، کافر کروی، کافر هرمی و …
ملحد به کسی گفته می شود که از دین برگشته و به قول رشتی ها کون کرده باشد دین را.
زندیق معرّب زندیگ است که مرکب از دو کلمه زن و دیگ است. یعنی زنی که دیگ دارد یا با دیگ سرو کار دارد.
اما در اصطلاح عوام به پیروان زرتشت یا قایلین به دوام دهر و بی دینان اطلاق می شود.
بیخدا به کسی گفته می شود که خدا ندارد مانند بی حیا که حیا ندارد و بی نوا که نوا ندارد و بیکینی که کینی ندارد.
آتئیست هم یعنی آته + یست، یعنی آتیه گرا و به کسی گفته می شود که عقلش را بکار می اندازد تا آتیه اش را تامین کند و به فکر آتیه اش باشد.
اما این ها از باب تنزیل درجات جهنم فرقی ندارند و همه شان در اسفل السافلین جای دارند و هیچ خری حتی خود رسول الله (ض) نیز برایشان شفاعت نخواهد کرد.
والله الظالم
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
سینزدهم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم


بیانیه مهم حضرت آیت الله حاج سیّد سنبلعلی در مورد انتخابات ریاست جمهوری

ژوئن 15, 2009
نصف الله الکمباد الحجیم و به مستقین
اللّهم کون ولیک و فرج امّها الحجّة اُبنة الحسن و لواطک علیه و علی ابنائه في هذه السّاعة و في کلّ السّاعة وقیحاٌ و غاصباٌ و فاسقاٌ و فاسداٌ و ذلیلاٌ و رذیلاٌ حتی تسکن فیه نعوظنا الطّویلاٌ
ملت شنیع پرور ایران
بار دیگر به هول و قوره الهی و با عنایات ولی عصر (مصدق السابق و البهلوی الاسبق) اعدائنا له الفدا، دست خدا از شلوار بسیجی بیرون آمد و این اسطوره زمان و فرزند عجیب الخلقه امام زنان، محمود اجنبی نژاد یک دوره دیگر به خدمتگزاری مسلمین انتخاب شد و بدینوسیله  مشت محکمی به حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رای و نیز به دهان ایادی استکبار و صهیونیسم جهانی، یعنی نخست وزیر دوران امام قاتل، رییس دو دوره مجلس و فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ زده شد.
لذا حقیر این پیروزی بزرگ را به پیشابراه امام زنان و مقام تخمای ولایت وقیح تبریک و به مردم ایران تسلیت عرض نموده، برای بازماندگان صبر جمیل از گاری تعالی مسألت دارم.
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
نازدهم جوادی الجانی 1430 هق
بیضیه قم

بهره، ربا، جزیه

السلام علیکم کلا و بلا و الاحمقین فی دنیا
حضور مکرم و مزین حاج آقا سید سنبلعلی موسوی الکمرونی سلام عرض نموده و تقاضا داریم سلام ما را به آغامان آغا امام زنان برسانید.
غرض از مزاحمت اینکه بنده اخیرا برای گرفتن وام به یکی از بانکهای کشور رفتم و اینطور که بنده حساب کردم دو برابر پولی که از بانک میگیرم را باید به ایشان برگردانم حال از شما پرسشی دارم که این عمل این برادران بانکی مصداق ربا نیست؟
مگر پیامبر (که ایشان فدای من شوند) ربا را ممنوع اعلام نکرده بودند. و می خواستم بپرسم که آیا پیامبر نیز با پیروانش چنین می کردند؟ و
با تو جه به اینکه حضرت اراده خاصی به شیر و شیره داشتند و خودشان نیز شیره ای تشریف داشتند می خواستم بپرسم که آیا ایشان به شیره مردم نیز علاقه ای داشتند و شیره مردم را نیز می مکیدند؟
عجرکم عند مطالبة
pedram
نُعوظ بالله من الشّیطان الرحیم
بسم الله الکمباد الحجیم
والحمد لله الّذی کرم بنی آدم بود و المَلاة و اللّواط علي میّتنا و غبیّنا ابالفاسد محمّد و علي آلته الواضلین و النُّعوظ و العمودي في فرج قائم آل محمد و رحمة الله علی اعدائهم اجمعین الي قیام یوم الّدین
این عمل ربا نیست بلکه جزیه است و جزیه مالی است که مشرکین باید به مسلمین بدهند و لابد شما از مشرکین بوده اید که از شما جزیه گرفته اند وگرنه برادران مسلمان زمانی که وام که می گیرند قرض الحسنه است و نه تنها ربح نمی دهند بلکه اغلب خود وام را هم پس نمی دهند.
والله ابله
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
چهاردهن صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم

فلسفه اسلامی

آقای خوب و عزیزم، حاج آقا کمرونی
سلامی چو بوی خوش شمعدانی های بهشت زهرا،
من دانشجوی سال اول فلسفه هستم و هنگام خواندن فلاسفه ی غرب (که متأسفانه دو واحد اجباری از هجده واحد این ترمم است) دچار اضطراب اگزیستانسیالیستی و رعشه ی ترانس سندنتال می شوم و از لرزش گوهر ایمان را در اعماق وجود خود احساس می کنم. راستش خیلی از همکلاسان سال بالایی من به خاطر خواندن فلسفه نهیلیسم و افسارگسیخته شده اند و به قول خودشان امانسی پانسیون پیدا کرده اند( emancipation در اصطلاح فلسفی یعنی خانه مجردی) و بیشترشان با پسران نامحرم رابطه دارند. با این وضع و حال بفرمائید که این حقیر باید چه خاکی بر سرم کنم؟ حکم شرعی فلسفه خواندن چیست؟ در اسلام خواندن کدام فلسفه ها برای مسلمین و خصوصاً مسلمات توصیه شده است؟
خداوند مهربان شما را عزّت و طول عمر بدهد و سایه ی شقایق گون شما را همواره بر سر شیفتگان حکمت و معرفت نگه دارد.
آمین یا ربّ العالمین
زینب آل وبا
Farhad
هو الکانفیوز
و علیکم سلام و علی ممهاتک المتزلزلین
حاجی به قربان شما، ما که نفهیمدیم شما چه گفتید، ولی عجالتا اگر مشکل مسکن و خانه خالی دارید، کلبه درویشی ای ما را قابل بدانید.
در باب فلسفه می دانید که علمی است که نمی توان سطحی از آن گذشت، بالاخص اسلامی اش را.
ما خودمان در کتابخانه مان کتاب های زیادی داریم که هر وقت تشریف آوردید تا صبح نظراً و عملاً با هم کار می کنیم بطوری که عمیقا و باطنا فلسفه اسلامی را با تمام وجود لمس کنید.
اتّبعوا الاولی الامر و هو خیر لکم
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
نازدهم صفر و یک 1430 هق (مصادف با شب اربعین المبارک)
بیضیه قم


فوق سری به پروردگار عالم

ای بندکان دانش دوست چرا عاقل کند کاری که پیش آید شکم، گاهی؟ جناب مستطاب آیت الله این دانشجوی فلسفه خوان را به درگاه ما پشت جنب عرش بفرستید تا دعای خیر ما بقدرقه راه شما گردد. نگرانیم تا شما مثل مورد مریم کثافتکاری های زمینی خود را به گردن ما بیندازید و برای ما دهنی سوخته از آش نخورده بماند. لا مصب اقلا بده خودم ترتیب بدم، مگه خودم چلاقم؟ اگر دست ما از دنیای مادی و جسمانی شما کوتاه است؛ که دلیل نمی شود فسق و فجور هایتان را به اسم ما تمام کنید. و من الخودم تکبیر رب العالمین
 پروردگار عالم
هو البیلمز
جناب پروردگار عالم؛
حضور جنابعالی عرض کنم که اصلا اجداد بنده شما را آفریدند برای همین.
یعنی برای این که هر منظوری دارند،
می خواهند کشتار (جهاد) کنند، می خواهند به زنان دیگران (اسیران جنگ) تجاوز کنند، می خواهند راهزنی (بیشتر غزوه های محمد) کنند یا می خواهند ترتیب کسی (آیات سکسی قرآن) را بدهند؛ آن را ببندند به ریش جنابعالی و با مجوز الهی هر کاری خواستند بکنند.
وگرنه جنابعالی که نه بو داری و نه خاصیت به چه دردی می خوردی؟!
شما اگر عددی بودی نه مثل افسانه عاد و ثمود که صاعقه فرستادی (جان عمه ات!)، نه مثل افسانه نوح که دنیا را زیر آب بردی (ارواح شکمت!)، نه مثل اصحاب فیل که با پرندگان ابابیل ریز ریزشان کردی (ر بده که ری**!) و نه مثل هیچکدام از بلایایی که در قرآن و تورات  خالی بندی فرمودی، به جای اُلدرم بلدرم و رجز خوانی حداقل یک پس گردنی به این ابولهب می زدی که فی الخالدون پیامبرت را کباب کرده بود و از رو هم نمی رفت!
البته من به کسی نمی گویم، ولی برای هر کسی خط و نشان می کشی، بالاغیرتی ما را که خودمان این کاره ایم بی خیال شو.
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست یکم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم

صیغه محرمیت اینترنتی

مسئلتن، مسئلتن، مسئلتن!
خدمت محضر مبارکِ آسيد سونبولعلی!
با سلام و درود به پیشگاه و پسگاهِ امام روانپریش و ساير روانپاکان!
مدتی قبل بنده با استناد به اینکه علما راستین اسلام از دکتر و پسر خاله هم به آدم محرم تر تر میباشند به خود اجازه داده و شما را لینکیدم.
چندی است که هر وقت لينک شما را ميبينم يا روی آن کليک ميکنم، واهمه دارم که نکند این نگاه ها و کلیک ها شهبه ناک بوده و به قصد تلذذ باشد!
اتفاقا با چندی از خواهران ارزشی دیگر نیز در این باب مکالمه ای داشتیم، یکی از خواهران عقیده داشت که یک نظر و یک کلیک حلال است ولو به قصد تلذذ بوده باشد اما دیگری میگفت میبایست بین شما و خواهران کاربر صیغه محرمیتی جاری شده باشد تا شبهه ای عارض نباشد.
لطف نموده و برای من و ساير خواهرانی که شما را ميلينکند و يا ميکليکند حکم اين مسئله را بيان فرماييد تا مشکل بزرگی از مشکلات جامعه را حل کرده و جمعی از خواهران مربوطه و نامربوطه را از نگرانی برهانید;)  *
اجرتان با خودتان
*این چشمک از دستمان در رفت، اصلا اين چشم ما مادرزادی همينطور بوده و هر وقت بخواهد چشمک ميزند، عمل هم کرده ام فايده نداشته، راه انرا هم بيان کنيد که ديگه خيلی بامراميد :)
آجيله کبابلايی نيلوفــــــــر
هو البیخیال
لینکیدن و کلیکیدن از سنن نبوی است و خود رسول الله (ض) بسیار به نسوان می لینکیده و ایشان را می کلیکیده است که البته این غیر از شخم زدن ها و زراعت های ایشان در مزرعه همسران بوده است.
روایت داریم که حضرت فرمود اَفضلُ النّاس مُتلنّکینَ المُتکلّکین.
اما اگر مسلم یا مسلمه خوف کند که از کلیکیدن بر لینک یک نامحرم به حرام بیفتد، احوط آن است پیش از این کار بین ایشان صیغه محرمیت اینترنتی جاری شود و آن بدین ترتیب است که زن بگوید:
زوّجتک نفسی فی الانترنت فی المدة المعلوم و علی صداق المعلوم
و مرد بگوید:
قبلتُ التّزویج الانترنتیّة فی المدة المعلوم و علی صداق المعلوم
یا به اختصار بگوید: قبلتُ
مدت در این نوع صیغه می تواند از یک ساعت تا 99 سال به توافق طرفین باشد و صداق یا مهر می تواند مثلا 14 کلیک یا 5 مگابایت هاست اینترنتی و امثالهم باشد.
چشمک اینترنتی هم اگر بر حسب عادت باشد و یا به نیت مقاربت، چنانچه موجب استشها نشود اشکالی ندارد، انشاءالله.
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست نهم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم


انسان بوزینه شد یا برعکس؟

هو المعجزة العلمیة
حضور پرفتوح آیت الله العظمی سنبلعلی موسوی کمرونی نائب امام زنان و اهل بیت نکبت و جهالت.
بنده دانشجویی هستم مخلص و در رشته ی زیست شناسی فرگشتی مشغول کسب علم هستم. راستش شبانه روز تحت فشار هستم و بیم آن دارم که آخر این علوم الحادی کار دستم بدهد و دین و ایمانم زائل شود. البته به دلیل عشق به آقا و دین مبین اسلام حاضرم عقلم زائل شود ولی دینم نه.
از دانش ستاره شناسی و سوتی های آن که بگذریم من با این آیات قرآن به مشکل برخورده ام:
سوره بقره آیه 65 و 66
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ؛ فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ.
و شناخته ايد آن گروه را که در آن روز شنبه از حد خود تجاوز کردند ، پس به آنها خطاب کرديم : بوزينگانی خوار و خاموش گرديد؛ و آنها را عبرت معاصران و آيندگان و اندرزی برای پرهيزگاران گردانيديم.
گویا قاطر متقال در اینجا زرت صحبت از تبدیل شدن انسان به بوزینه کرده اند. در حالیکه در تئوری مضحک فرگشت عکس این است. دستم به دامنتان. گیج شده ام! آیا میمون انسان بوده؟ یا انسان میمون بوده یا چه؟ تخصصی تر بخواهم بپرسم اینکه آیا محمد میمون بوده یا میمون محمد بوده یا محمد با میمون بوده یا میمون با محمد بوده یا میمون ادعای پیامبری کرده یا آخوند میمون است یا میمون آخوند است یا…؟
عقلمان که زائل شد. حداقل پاسخ استفتائات ما را بفرمایید تا دین و ایمانمان هم زائل نشود.
دفتر حماقة الشریعة
سید جاهل خلمحمدی
هو المیمون
مدتی بود که دچار «قبض فتوا» شده بودیم که به هول و قوه الهی و با صرف کمی روغن کرچک بحمد الله مزاجمان دوباره روان شد.
علی ایّحال،
اگر خدا نصیب کرد و به زیارت خانه خدا مشرف شدید، حتما به زیارت غار حرا بروید. همانجایی که حضرت رسول (ض) پیش از رسالت، مدام به آنجا تشریف می بردند و گابریل (عر) هم اولین بار در آنجا به حضرت وارد شد و فرمود «اقراء» و حضرت در پاسخ فرمود «اسکل خان! چی چی رو «اقراء»؟ از روی چی «اقراء»؟ تازه من که سوات بیلمیرم …
باری، در زیارتتان خواهید دید که در غار حرا تعداد زیادی میمون ساکنند که برخی بر این باورند که نسب همگی شان به سیّدنا و مولانا ابالفاسد محمّد (اللّهم سر به خلا محمد و آل محمد) می رسد و همگی از سادات مکرم هستند و حتا یک نقاش معروف به نام ژان والژان از روی این بندگان خدا، تمثال فرضی حضرت را ترسیم نموده اند.
البته گویند در زمان جاهلیت این میمون ها در غار نبوده اند و برخی دیده اند که حضرت بچه میمونی را که متعلق به حضرت خدیجه بوده، برای مؤانست و مصاحبت با خود به غار می برده اند.
اما بر طبق روایات صحیح، آن بچه میمون نر بوده. حالا چطور شده که میمون نر توانسته ازدیاد نسل بکند، بلا شک معجزه ای الهی از نوع معجزه حضرت مریم (عر) اتفاق افتاده است.
البته یادمان نرود که حضرت محمد (ض) میمون نر که هیچ، اگر دستشان می رسید، نعوظی بالله خود خدا را هم بچه دار می فرمودند.
پس می بینیم که میمون در اسلام حیوان مبارکی است و به همین جهت هم اسمش را «میمون» گذاشته اند.
دلیل دیگر مبارک بودن میمون، تقلید آن است که می دانید برای غیر مجتهدین تقلید واجب است.
پس در اینجا می بینیم که سند محکمی بر حقانیت مکتب والای شیره اثنی حشری به دست می آید.
این است که خداوند قاطر متقال در آن آیه می رساند که به نظر عوام آن قوم مجازات شده اند، آمّا … خداوند در مجازاتش هم حکمتی است. انشاءالله
والله ابلق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
دویّم رفیع المنقل 1430 هق
بیضیه قم










هیچ نظری موجود نیست: