۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

استفتائات 8

درباره یک حدیث

ضمن عرض ارادت و درود به حضور انور منوّر حضرت حاج سید سنبلعلی هلو.
برای جلوگیری از اطناب سخن و روده درازی مستقیم به سراغ اصل مطلب
می روم. حاج آقا حدیث زیر را از نظر بگذرانید:
از پیشوای بزرگ اسلام منقول است که سه چیز است که درشتی و بداخلاقی محسوب می شود:
همراه شدن با کسی بدون پرسش از نام و نشان او؛
نپذیرفتن دعوت کسی که انسان را بر سر سفره ای دعوت کند، یا سر سفره حاضر شدن ولی غذا نخوردن؛
همبستر شدن مرد با همسرش قبل از شوخی و آماده کردن او برای آمیزش.
حاجی بنده به قربان شما، چه شد؟ ما نفهمیدیم این حدیث چه می گوید.
گفتیم بیاییم از شما که متخصص علم حدیث هستید بپرسیم. باشد که
مقبول افتد.
هوالشقیقة
سیاق این حدیث شریف مانند قرآن کریم است که در ظاهر که شما می خوانید ربط این آیه اش با آن آیه اش نعوظی بالله و رسوله مثل ربط گوز به شقیقه است، اما این ها یک پیوند نهانی دارند که فقط کسانی که مثل ما مسلمین با ذکاوت تر از یابوی مصری باشند می توانند آن را کشف کنند.
مثلا پیام این حدیث شریف در اصل این است که قبل ازآن که با همسرتان همبستر شوید لازم است که نام او را بپرسید و اگر همبستر شدید و چیزی از وی را نخوردید، این بداخلاقی است.
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بیستم رفیع المنقل 1430 هق
بیضیه قم


لقاح مصنوعی

آقاجون سلام علیکم
عرضی داشتم خدمتتون
خانواده معظم اینجانبه کارخانه ترشی سازی بشکل تولیدات انبوووه دایر کرده. اونقدر رو گرفتیم و به این و اون رو ندادیم که عمر گذشت!
خلاصه وضعیت خراب اندر خراب….
از خدا و کل محله پنهون نیس از شوما چه پنهون که یه خواهری هس اسمش کلثومه، از خودم ترشیده تر که شیطون زیر جلدش رفته و میخواد منو هم خام کنه که؛ حالا که خبری از شوهرپوهر نیس بیا و لااقل خودمون از خودمون صاحب بچه بشیم
رفتم دی کلینیک این از خدا بی خبرا رو هم دیدم. دستم هم یه برشور دادن به این مضمون:
اکنون به سطحی از تکنولوژی رسیده ایم که میتوان جسم قطبی دوم خانمها را با تخمکشان لقاح داد. فرزندی که بدین ترتیب پیدا میشود، مطمئناً مؤنث بوده و بشکل تصادفی حاوی خصائل ژنتیکی پدربزرگ و مادر بزرگ خود است. (یعنی صد در صد شبیه مادر خود نیست و این تکنیک با همانند سازی فرق میکند
هو اللّم یَل و یُول
السلام علیکم و رحمة اللّه و ممهاته
چون استفتائتان طولانی بود، ما آن را قسمت قسمت جواب دادیم:
خلاصه اینکه میتونن بدون وجود نطفه مرد، آدم رو (ببخشید حوا رو) از خودش حامله کنن.
به اذن الهی می توانند بکنند، اما یادتان باشد تا آن نفخه الهی نباشد روحی در آن نطفه دمیده نخواهد شد.
حکمت این که مرد و زن در هنگام ساختن بچه این کار ها را می کنند هم همین است که این نفخه الهی را یک جوری به درون رحم تلمبه کنند.
لذا اگر راهی برای گذر باد باز باشد، مانعی ندارد، وگرنه آن نفخه باید یک طوری فوت شود که برسد و مستحب است که توسط یکی از اولیاء الله (مثلا خودمان) این باد رسانده شود.
بچه رو به اسم کی شناسنامه بگیریم؟ بجای اسم پدر توی شناسنامه چی بنویسیم؟
حضرت جبرئیل (س)
قوانین ارث چطور میشه؟
اگر دختر باشد یک سوم و اگر پسر باشد نیمی از ماترک شما به ایشان می رسد و مابقی بیت المال مسلمین است.
آخرش بمون چقدر میرسه؟
یک غلمان بکر در آخرت، انشاءالله
آیا بازم میتونیم بی ویزا بهشت بریم؟
خیر، نمی توانید. زیرا بهشت اگرچه زیر پای مادران است و شما هم مادر می شوید، اما چون به رسم دیگر مادران، پایتان به هوا نمی رود، بهشت همان جا زیر پایتان می ماند.
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست سیّم رفیع المنقل 1430 هق
بیضیه قم


مرتد فطری

هو القواد
با سلام و والصلات خدمت آیت الله الکمرونی
اینجانب با خواندن کتابهای ضاله مثل تولدی دیگر 23 سال و … به کفر گراییدم و با توجه به اینکه مسلمان بودم و کفر خود را بارها به زبان آوردم حکم مرتد فطری را دارم اما چند بار بعد از رفتن به استخر و فرو رفتن در آب داغ جکوزی به فکر جهنم افتاده و از ترس سیخ داغ و مار غاشیه میخواهم دوباره مسلمان شده و به آغوش اسلام و ائمه اطهار و مخصوصن امام زنان بازگردم و کارهای استشهادی انجام دهم و در یک کلمه خود را به … بدهم .
آیا با توجه به حکم مرتد فطری بودنم راهی برای بازگشت به اسلام این بنده وجود دارد یا خیر؟
هو المُجیبُ الاُسکُلین
بله، درب خداوند قاطر متقال و آغوش و فرج امام زنان همیشه به روی «عباد الاسکلین» باز است.
اما از آن جایی که شما یک بار مرتد شدید و کون کردید اسلام را (به لهجه گیلکی یعنی به اسلام پشت کردید)، حکمتان فرق می کند.
اگر از اول مسیحی و جهود و زندیق و گبر و کافر بودید و حالا به اسلام مشرف می شدید، مشکلی نبود که هیچ، تازه اگر مو بور و چشم آبی بودید، در مملکت امام زنان کلی حقوق و مزایا و مصاحبه تلیویزیونی و این ها هم علیحده می بود.
اما در مورد شما، شرط پذیرش استفراغ و توبه و شفاعت ائمه اشغال آن است که نخست حد شرعی ارتداد در موردتان اجرا شود.
پس به ترتیب این کار ها لازم است:
اول اعدام می شوید
بعد یک بار دیگر ختنه اسلامی می شوید
بعد به آغوش فرج امام زنان مشرف می گردید.
البته اگر اناث باشید و باکره ترتیبش بدین شرح است:
اول بکارتتان به دست برادران سه پایی زایل می شود
بعد اعدام می شوید
بعد به آغوش رسول الله (ض) مشرف می گردید.
والله العالم
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست سیّم رفیق الجانی 1430 هق
بیضیه قم


احکام نماز در قطبین

مسلمي هستم از اهالي قطب كه به تازگي طوق عبوديت را به گردن انداخته ام . با توجه به اينكه اينجا خشكي ندارد و همه چيز روي آب بنا شده ، حكم نماز من چيست ؟ آيا نماز بروي آب اشكالي ندارد ؟
- با توجه به اينكه اينجا آب فورا يخ ميزند احكام طهارت و غسل و وضو ي ما چگونه است ؟توجه داشته باشيد كه فرصت ما براي خيس ماندن 15 ثانيه است !!!!
- چون اينجا شش ماه شب است شش ماه روز ، ما اين نمازهاي يوميه را چگونه بخوانيم و اوقات شرعي را چگونه كشف نماييم ؟آسمان اينجا هم مدام خراب است و ستارگان معلوم نيستند !!!
هو المنجمد
- روایت است که رسول الله زمانی که به قصد راهزنی،…  استفرغ الله جهاد در راه خدا در جنگ بودند گاهی محبور می شدند که نماز را روی اسب بخوانند.
از اینجا می فهمیم که خواندن نماز بر روی چیز هایی که می جنبند، چه زنده باشند و چه بیجان، اگر اضطرار ایجاب کند بلا اشکال است.
- در باب وضو و غسل خوب اگر آب نباشد یا به دلیل سردی نتوانید با آب وضو بگیرید، به جایش تیمم کنید.
حالا اگر در قطب خاک هم پیدا نمی شود می توانید پهن خرس و گوزن قطبی را بگذارید خشک شود و آن را بکوبید تا خاک شود و با آن تیمم کنید.
فقط توجه داشته باشید که آقایان به حیوان نر و خانم ها به حیوان ماده می توانند اقتدا نمایند.
- همانطور که می دانید در زمان انزال قرآن، خداوند هنوز قطبین را نیافریده بود و به همین جهت هم هست که در قرآن بدان ها اشاره ای نشده و در حدیث و روایات نیز حکمی درباره اوقات شرعی در قطبین نداریم.
اما به لطف فقه پویای شیره اثنی حشری، خداوند تغارک و تبالی درش را به روی بندگان گشوده نگاه داشته تا نسیم هدایتش همواره به ما برسد.
هر انسان سالمی در روز 3 بار برای دفع به بیت الخلا می رود. لذا شخص یکی را به عنوان اذان صبح مبدا بگیرد، پس دوّیمی می شود صلاة ظهر و سیّمی مغرب شرعی.
البته انسان سالم در بین این سه وعده معمولا چند گوز هم می دهد که مستحب است پس از هر گوز یک جزء قرآن یا دو رکعت نافله بخواند.
اما گاهی هم مزاج آدمی تغییر می کند.
در این صورت چنانچه مزاجش روان بود و مبتلا به اسهال بود و مثلا به جای 17 رکعت، 33 رکعت در شبانه روز خواند، خداوند بر او سخت نمی گیرد و ملایک ثواب اضافی آن را به حسابش خواهند نوشت.
اما اگر نعوظ باللّاة دچار قبض مزاج و یبوست شد، بایستی پس از بهبودی، کفاره بدهد و همچنین قضای نماز های نخوانده را بخواند.
کفاره هر رکعت نماز منقضی در قطب عبارت است از این که یک خرس قطبی نر یا دو خرس قطبی ماده را سیر بکند.
والله العالم
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
چهاردهن جوادی المنقل 1430 هق
بیضیه قم

انتخابات

استاد عزیزم با توجه به اینکه انتخابات نزدیک است .حکم شما در مورد انتخابات چیست ؟. خواهش میکنم مطلبی کامل و جون دار در این مورد بنویسید ما خسته شدیم از بس مطالب قدیمی رو خوندیم این وب سایت بیننده ثابت داره خواهشا حضرت ما تحت مبارک را تکان دهید و از وباسیل که گشادی به وجود میاورد رهایی پیدا کنید .
و برای ما مطالب جدید بنوسید تااین بچه مسلمونا بجای رفتن به سایت ها مستهجن و کف دستی با خواندن مطالب اموزنده به اهل پیت نبوت و ظهارت نزدیک شوند. و شما ثوابی بیشتر ببرید تا در ان جهان دو تا حوری بیشتر کاسب شوید
با عرض معضرت از جسارتی که کردم . والله جسور
استاد عزیزم با توجه به اینکه انتخابات نزدیک است .حکم شما در مورد انتخابات چیست ؟. خواهش میکنم مطلبی کامل و جون دار در این مورد بنویسید ما خسته شدیم از بس مطالب قدیمی رو خوندیم این وب سایت بیننده ثابت داره خواهشا جضرت ما تحت مبارک را تکان دهید و از وباسیل که گشادی به وجود میاورد رهایی پیدا کنید .
و برای ما مطالب جدید بنوسید تااین بچه مسلمونا بجای رفتن به سایت ها مستهجن و کف دستی با خواندن مطالب اموزنده به اهل پیت نبوت و ظهارت نزدیک شوند. و شما ثوابی بیشتر ببرید تا در ان جهان دو تا حوری بیشتر کاسب شوید
با عرض معضرت از جسارتی که کردم . والله جسور
برادر victor در نظرات
نصف الله الرحمن الرحیم
و نصفه قوّاد الهزیم
الحمد لله الّذی خَلَقَ الاَدَمَ ثُمّ ضَرَبَ سُوراً بالدّاروین و خَرَجَ القِردَ مِنَ الادَمِ وَ هُو رَئیسنَا وَ قائدنا المَحمُودَ الاَحمَدي و الصَّلاةُ و المَلاةُ و النّباةُ عَلی سَیّدنا و مَیّتنا ابالفاسِدِ مُحَمّد وَ عَلی آله الواضلینَ المَسمُومین وَ رَحمَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهم اَجمَعین اِلی قیامِ یَومِ الفین
از آنجای که انتخاب نامزد اصلح از واجبات قینی است، علیرغم توصیه امام قاتل که فرموده بودند: «آخوند باید برد در حوزه» وظیفه شرعی خود دیدم که با استعانت به پیشابراه امام زنان، ارشاداتی در این زمینه مبذول و مرقوم دارم.
ابتدائا معرفی مختصری از نامزد ها:
-برادر محمود که معرف همگان هستند، چه از نظر سیرت و چه از باب صورت ایمان و صداقت و کثافت از چهره ایشان می بارد و آثار عبودیت در چهره ایشان نمایان است و از این باب هیچکدام از نامزد ها به گرد ایشان هم نمی رسد.
اما در باب سوابق، بحمدالله از زمان صدارت ایشان دنیا شاهد برکات فراوانی شد از جمله برادران حزب الله لبنان و فلسطینی هایی که البته به ما «روافض» می گویند و برای به درک واصل شدن صدام تعطیل عمومی می گیرند، اما خوب چون با جهود ها می جنگند اشکالی ندارد.
ایضا برادران کمونیست ما در بولیوی و پرو و امثالهم از برکت دولت امام زنان صاحب خانه و کارخانه شدند که جای شکر بسیار دارد.
همینطور برادران صنعتگر ما در چین با ارسال کفش و آفتابه و سبد و پارچه و این ها مملکت ما را آباد کردند که با جای تقدیر بسیار دارد.
البته مهم تر از همه آوردن نفت بر سر سفره مردم بود که خدا وکیلی ما از هرکس پرسیدیم گفتند درست است و از زمان روی کار آمدن دولت امام زنان نانمان بوی نفت می دهد.
از دیگر برکات دولت ایشان برکات علمی و فرهنگی بود که شما دیدید چقدر آسان کسانی را که در زمان طاغوت به جرم های ناموسی زندانی کرده بودند، ایشان مدرک دکتری دادند و وزیر و وکیلشان کردند و این همان کارخانه انسان سازی است که امام قاتل فرموده بودند. یعنی شما بیایید از یک آدم فاسد و تجاوز کار، یک دکتر و وزیر بسازید که کار بزرگی است.
- برادر میرحسین که سید الاغ پیغمبر هم هستند و از این نظر منحصر به فردند در بین نامزد ها و ایشان در زمان جنگ تکمیلی صدر اعظم بودند و سوابق درخشانی در امور کوپن و دفترچه دارند.
همسر مکرمه ایشان هم افاضاتی در باب حقوق زنان و برخورد نیروهای امام زنان با ایشان کرده اند که ما را یاد نطق های برادر محمود انداخت که می فرمود «راستی مگر مشکل مملکت ما این است که فلان جوان چطور لباس می پوشد و مویش چطور است»
که خوب اگر به تاریخ اسلام اشراف داشته باشید می دانید که این مادرقحبگی ازسنن حسنه رسول الله است و ایشان هم در ابتدای رسالتشان همه اش حرف های خوب می زدند و نوید می دادند و بعد که مکه را گرفتند به یاری گاری تعالی تخم همه را کشیدند.
- شیخ کروبی هم که معرف حضور هستند و ایشان در سوابقشان ریاست مجلس را هم در کیسه دارند و از رجال نامی سیاسی بوده اند و شعارشان هم این است که برای تغییر می آیند که به گوشمان آشناست ولی هر چه فکر می کنیم یادمان نمی آید کجا شنیده بودیم این را.
باری، ایشان در پیامی که فرستاده بودند و ما هم خواندیم فرموده بودند که دوست داشتند که یک تلویزیونی برپا کنند و با مردم نزدیکتر شوند، اما گویا با ایشان مخالفت شده و ایشان هم بی خیال شده اند.
حالا ما مانده ایم که ایشان با این سوابق و دک پز، یک تلویزیون ناقابل برای خودشان نتوانسته اند درست کنند، حالا می خواهند چی چی را تغییر بدهند، لابد جای گرم و سرد شیر آب مستراح ها را، الله اعلم.
- یکی هم بود که به نام شعله سعدی که ایشان به جهت سوء قصدی که قبلا به بیضه مبارک مقام تخمای ولایت وقیح کرده بودند، بیم آن می رفت که اگر رییس جمهور شوند بیضه های مبارک را بکشند و مقام تخما نعوظی بالله اخته شوند که برادران به هول و قوره الهی جلوی این امر را گرفتند.
درباره بقیه شان هم بعدا عرایضی خواهیم فرمود، Nشاف الله
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بیستم جوادی المنقل 1430 هق
بیضیه قم


آیا به نظر شما که خود تایید حضرت حجت الله را دارید، این سبز آمدن موسوی و سید بودن او رابطه‏ی الهی و معنوی دارد؟ آیا می‏شود بعدن که او انتخاب شد این را به عنوان معجزه جا زد به نظر شما؟
———————-
سنبلعلی:
اصولا رنگ سبز علاوه بر آن نشانه سادات الاغ سول الله است، در ادبیات ما هم زیاد به کار رفته.
مثلا: «اینقدر وایسا تا علف زیر پات سبز شه» و قص علیهذا. بعید نیست که این جناب میر حسین هم اشاره به همین مثل داشته باشند.
الله اعلم


کیرم تو کس زنت
همه کس جنده کافر
خارکسه ولد الزنا بدون یه روز تو هم سقط می شی میمیری
==============
و علیکم
انگار به این برادر فشار زیادی آمده که نقاب برداشته و چهره اصیل اسلامی و انقلابی اش را نشان داده!
ویرایش نمی کنیم تا ساده لوحانی که می گویند «به مقدسات دیگران توهین نکنید» ببینند که مقدسات دیگران ایشان را به چه جانورانی تبدیل می کند!

لبته تو اگه مادر و پدرداشتی کارت به اینجا نمی کشید
معلومه دیگه راست گفتن هر کی به مولا اهانت کنه ولد زناست
چند تا مرد کیر کلفت مادرت رو گائیدن تا توی حرومزاده پس افتادی؟؟؟
زن و بچه و مادر و خواهر تو گائیدم
=============
و علیکم
خوب مرید مولای شما بهتر از این هم نمی شود و انتظاری هم نداریم.
حالا ما هی بیاییم خودمان را بکشیم که بابا این دین انسان را نه تنها انسان تر نمی کند، بلکه آن را به موجودی درنده و ضد بشر بدل می کند که برای دفاع از «مقدسات» اگر لازم باشد دنیا را به آتش می کشد.
چه مدرکی بهتر از این همه ببینند دین اسلام که ادعای انسان سازی دارد، از یک موجودی که می باید قاعدتا انسان باشد چه ساخته که آدم ننگش می آید آن را با حبوانات بی زبان مقایسه کند.
ویرایش نمی کنیم که همگان عینا الفاظ اسلامی را بدون نقاب ببینند.


احکام غسل

باعرض سلام و خسته نباشید پسر هستم شیعه از کشور افغانستان در حدود سیزده سال می شود که در کشور تاجکستان زندگی می کنم و در باره ای مسائیل دینی هم اطلاعات خوب ندارم . از شما خواهشمندیم تا دستور غسل را هر چی خوب تر برایم توضیح بدهید . تشکر
هو المغسول
غسل به دو نوع است: التماسی و ترتیبی
روش التماسی برای آن موقعی است که طرف التماس می کند به شما که فشار ندهید، اما شما به حکم الهی «فشروا و فشر الله و الله خیر الفاشرین» و یاری امام زنان فشار زیاد می دهید و قص علیهذا.
در این روش شما می توانید به یکباره تمام بدن را زیر آب ببرید، مثلا شیرجه بزنید داخل حوض یا استخر.
البته اگر آب کافی در دسترس نبود می توانید شیرجه بزنید توی خاک و ماسه و پهن و هر چیزی که دم دستتان بود.
اگر نتوانستید توی خاک شیرجه بزنید، باید خودتان را بیندازید روی خاک و غلت بزنید تا همه جایتان خاکی شود که این کار را علما «خر غلت» هم می گویند.
غسل ترتیبی مال زمانی است که شما ترتیب طرف را داده اید، اما آنقدر فشار نداده اید که ایشان به التماس بیفتد و بدین صورت است که بدن را از فرق سر تا نوک پا به دو نیمه چپ و راست تقسیم می کنید و ابتدا نیمه راست را می شویید و سپس نیمه چپ را.
نکته مهم اینجاست که عضو نعوظ و بیضتین شریفین نیز باید به همین منوال نصف شوند و احوط آن است که به وسیله یک روان نویس یا ماژیک، روی آن ها خط بکشید تا نیمه راست و چپشان معلوم باشد.
سوراخ مقعد که همانند خدای واحد، یکی است، فرقی نمی کند که با نیمه راست شسته شود یا چپ، لکن مستحب است که با هر دو شسته شود و هر بار دو بند انگشت در آن کرده و سه دور بچرخاند و بگوید:
اللّهم انّی مَقعَدُکَ وَ اَنتَ مَقعَدی فَطَهِّر مَقعَدی بطَهارَتِ اَفواهِ رَسولِکَ وَ اَهلِ بَیتِهِ الطّاهِرین
الله اعلم
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
یکم جوادی الجانی 1430 هق
بیضیه قم


عبدالله بنده کدام خدا بود؟

سلام و صد لواط خدمت حضرت ایت الله کمرونی (ص)
استاد گرامی بنده یک سوالی داشتم . من تا حالا این سوا را از هر کدام از همکاران شما پرسیدم گوز پیچ شدن و توان پاسخ گویی نداشتند .
سوال من این است . اسم پیامبر اسلام محمد ابن عبد الله بوده
و همان طور که همه میدانند نام پدر این حضرت عبدالله بوده
حالا دقت کنید معنی کلمه عبدالله یعنی بنده خدا
عبد = بنده الله = خدا
خوب مگر ما نمیگوییم قبل از مبعث پیامبر اکرم مردم عربستان و اطراف تا هفت جد بت پرست و مشرک بودند پس چرا اسم پدر محمد عبدالله که یعنی بنده خدا . بوده ؟
با تشکر از شما
هو المعدوم
عرض شود خدمت برادر معظم که آن الله که پدر رسول الله (ض) بنده اش بود، در اصل همان لات بت بزرگ کعبه است که «ال» معرفه سرش چسبیده و شده اللّاة و «ة» آخرش هم بدل به «ه» شده و شده الله.
یعنی حضرت رسول (ض) درست مثل ایران خودروی خودمان که طراحی انگلیسی را از یک شرکت تایوانی خریده و موتور فرانسوی رویش گذاشته و در ایران به نام خودروی ملی (سمند) تحویل مردم داده عمل کرده و نام خدایش را از بت بزرگ کعبه، احکام نماز و روزه اش را از یهود، بهشت و دوزخش را از زرتشت، پزشکی اش را از جالینوس، اختر شناسیش را از بطلمیوس و … گرفته و کمی هم آب تویش فرموده و چند دیّوس دیگر هم بعدا سوشیانس زرتشت را که مسیحیان هم کپی اش کرده اند، به نام نامی ولی عصر آغا امام زنان آکل فرجه اللطیف، تحویل خلق الله داده اند.
والله اعلم
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
دوازدهم جوادی الجانی 1430 هق
بیضیه قم


بیانیه مهم حضرت آیت الله حاج سیّد سنبلعلی در مورد انتخابات ریاست جمهوری

نصف الله الکمباد الحجیم و به مستقین
اللّهم کون ولیک و فرج امّها الحجّة اُبنة الحسن و لواطک علیه و علی ابنائه في هذه السّاعة و في کلّ السّاعة وقیحاٌ و غاصباٌ و فاسقاٌ و فاسداٌ و ذلیلاٌ و رذیلاٌ حتی تسکن فیه نعوظنا الطّویلاٌ
ملت شنیع پرور ایران
بار دیگر به هول و قوره الهی و با عنایات ولی عصر (مصدق السابق و البهلوی الاسبق) اعدائنا له الفدا، دست خدا از شلوار بسیجی بیرون آمد و این اسطوره زمان و فرزند عجیب الخلقه امام زنان، محمود اجنبی نژاد یک دوره دیگر به خدمتگزاری مسلمین انتخاب شد و بدینوسیله  مشت محکمی به حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رای و نیز به دهان ایادی استکبار و صهیونیسم جهانی، یعنی نخست وزیر دوران امام قاتل، رییس دو دوره مجلس و فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ زده شد.
لذا حقیر این پیروزی بزرگ را به پیشابراه امام زنان و مقام تخمای ولایت وقیح تبریک و به مردم ایران تسلیت عرض نموده، برای بازماندگان صبر جمیل از گاری تعالی مسألت دارم.
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
نازدهم جوادی الجانی 1430 هق
بیضیه قم

السلام بعد مدتها

هوالغایب
دوستان و عزیزانی که در این چند مدت به دفتر بنده تشریف آورید،
حقیر چند صباحی با تنی چند از خواهران مومنه محجبه منوره در یکی از پستو های چاه مقدس امام زنان مشغول اعتفاک بودیم که به دلیل این که آقا طلبیده بود و یک مقدار استلاسمان طولانی شد فرصت حضور در محضر شما را نیافتیم.
در این مدت دیدگاه هایی از زایرین دفتر شریف ما به ثبت رسید که بعضی حاوی تشکرات و تشویقات بود و بعضی هم استفتائاتی که اگر این خواهران بگذارند یکی یکی ترتیب ایشان را به هول و قوره الهی خواهیم داد.
فکر بد نفرمایید، منظورمان این است که آن استفتائات را یکی یکی جواب می دهیم، N شاف الله
اما عده ای از برادران واقعا mokh less و مسلمانان راستینی بودند که به رسم سنت وقیحه پیامبر و مولایشان، اینجا را به الفاظ مقدس اسلامی مزین کردند که برای این که نمونه هایی از تربیت دین انسان ساز اسلام و گوشه هایی از اخلاق دینی را ببینید آن ها را بدون ویرایش گذاشتیم.
آقتاب آمد دلیل آفتاب
از همه برادران و خواهرانی که نگران بودند و احوالپرسی کردند منتهای امتنان را داریم و به ایشان عرض می کنیم که بیضه حقیر در نهایت صحت و قوت است و مزاجمان آنچنان روبراه است که جایتان خالی دیشب در نماز عشا، گوزمان در رکوع ریش مرطوب یک جماعت را بعد از وضو چونان سشوار خشک کرد که هیچ، بلکه مال چند تا از صف اول را از بیخ کند!
در این شب های میمون ماه شعبان، برای همه مومنین طلب غفران و برای همه مومنات الخوشکلات طلب بوس … اهم، استفرغ الله … طلب چیز می کنم … این می کنم … بگذریم طلب یک چیزی می کنم دیگر!
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست سوم شعبان بی مخ 1432 هق
بیضیه قم


آداب حافظه

با سلام خدمت آیت الله الکمرونی
حاج آقا می خواستم اگر امکان آن هست این حدیث شریفه را از پیامبر اسلام برایمان تفسیر بفرمایید:
» اى على ! نه چيز است كه باعث فراموشى مى شود: خوردن سيب ترش و خوردن خيار بزرگ و خوردن پنير و خوردن نيم خورده موش و خواندن نوشته روى سنگ قبرها و راه رفتن بين دو زن و انداختن و پرت كردن شپش و حجامت كردن در گودى بالاى پشت گردن و بول كردن در آب راكد.»
هوالشنگول
الحمد دولّا و الصلاة و الملاة و اللواط علی سیدنا و میتنا ابالفاسد محمد و آله و ماله المعصومین المشکوکین المتعفنین و نعوظ جمیع المسلمین علی فرجهن الجاذبین
همانطور که عموم مسلمین و بالاخص شیعیان می دانند احادیث معصومین در کنار قرآن کریم از منابع و مراجع دین مبین اسلام بوده و احکام و دستورات زندگی انسان از تولد تا مرگ را در بر می گیرد.
این حدیث شریف نمونه ای از این دستورات است که جهت پرهیز انسان ازعواملی است که موجب تضعیف حافظه آدمی می شوند.
- خوردن سیب ترش و خیار بزرگ: استعمال این دو موجود را به طور جدا جدا کراهت دارد و حافظه تان را زایل می کند. اما اگر دو سیب ترش را در انتهای یک خیار بزرگ گذاشته و استعمال کنید، این موجب تقویت ذهن و مستحب است.
- خوردن پنیر نیز مکروه است اما علامه مجلسی در کتاب وزین حلیة المتقین آورده است که (نقل به مضمون) یکی از اصحاب از امام جعفر کاذب از پنیر پرسید و حضرت جواب فرمود: «دردی است بی درمان!»
عصر همان روز همان فرد وارد منزل امام شد و دید پنیر در سفره امام است. تعجب کرد و پرسید: «ای امام، مگر نه صبح فرمودید پنیر درد بی درمان است؟!» امام در جواب فرمودند: «آن که گفتی مال روز است و پنیر خوردن در شب آب کمر را زیاد می کند.»
- جریان خوردن نیم خورده موش نیز به یک روایت بدین ترتیب است که کاتبان وحی در اواخر عمر شریف پیامبر اکرم مشاهده کردند که رسول الله آیاتی انزال می فرمایند که با آیاتی که قبلا انزال شده بود منافات و تناقض دارند. مثلا اوایل بعثت، آیه ای بود که می گفت «لا اکراه فی الدین …» یعنی اجباری در دین نیست. اما بعدا آیه نازل شد که «کفار را هر کجا که یافتید بکشید ..». این بود که علت را جویا شدند و حضرت فرمود یحتمل این اثر پسمانده غذای موش هایی باشد که من در غار حرا وقتی گرسنه می شدم می خوردم.
البته روایت معتبرتر این است که روزی حضرت وارد منزل شدند و به عایشه فرمودند: «یا عایشه، لا خاطر امس ترتیب کدام الزوجه» یعنی ای عایشه، یادم نیست دیشب ترتیب کدام همسرم را دادم. عایشه در جواب فرمود: «الموش اکلک!» یعنی موش بخورد تو را!» حضرت هرچه فکر کرد معنی این جمله را درست نفهمید و جبرئیل هم آن لحظه آنتن نمی داد که آیه ای در این مورد استنزال نماید. لذا چیزی که به ذهن مبارک رسید این بود که لابد غذایی که صبح تناول فرموده پسمانده موش بوده و همین بوده که موجب فراموشی شده و منظور عایشه از موش هم همین بوده.
- خواندن نوشته روى سنگ قبرهای مردم عادی موجب ضعف حافظه می گردد. اما خواندن نوشته های قبر های ائمه و در و دیوار آن ها و زیارتنامه و کلا خواندن هر اراجیفی در حرم معصومین موجب ازدیاد حافظه می شود.
- راه رفتن میان دو زن گرچه موجب فراموشی است اما غلت زدن میان دو زن یا راه رفتن میان یک زن موجب تقویت ذهن می گردد.
- دور انداختن شپش نیز موجب فراموشی است، لذا شپش هایتان را دور نیندازید تا رستگار شوید.
- حجامت كردن در گودى بالاى پشت گردن نیز موجب فراموشی است، لذا برای پرهیز از آن از جلوی گردن و روی حنجره حجامت کنید.
- ایضا بول كردن در آب راكد موجب ضایع شدن ذهن شده و مکروه است، اما ریدن در آن موجب ازدیاد حافظه و مستحب می باشد.
اما اعمالی که موجب تقویت حافظه می گردند عبارتند از حمام کردن با اسب، گوزیدن در پیت حلبی خالی، بوسیدن شتر، خوردن پسمانده هزارپا، راه رفتن روی یک زن، پوشیدن گاومیش، فوت کردن جو سبوس دار، پرتاب کردن ان دماغ، نگاه کردن به منیزیم، بوییدن سوزن ته گرد
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
پنج صفر 1432 هق
بیضیه قم




 
 




استفتائات 7

خر و یاسین

میشود رابطه سوره ی مبارکه یس (yes) یاسین خودمان را با جاهای مختلف خر توضیح دهید و بفرمائید که چرا سوره ی دیگری را نمیشود خواند؟ و اگر سوره ی مبارکه ی دیگری خوانده شود، به کجای خر بر میخورد؟ اصولا خواندن آیه های قرآنی در حیوانات مختلف چه اثری میگذارد؟
مخلص شما دامت فداه
دیوید در «آقا من توهین کردم؟»
رابطه سوره مبارکه «یس» با خر مانند رابطه گوز با شقیقه است و علت این که مثل «یاسین در گوش خر خواندن» در فارسی مصطلح شده این نیست که نعوظی بالله خر کلام الله را نمی فهمد و توهین به مقام شامخ خر نمی باشد.
می دانید که «خر» در فارسی معنی بزرگ می دهد. مثلا «خر مهره» یعنی «مهره بزرگ». پس وقتی می گوییم مقام تخمای ولایت وقیح خرترین مهره نظام است، منظورمان بزرگترین مهره نظام می باشد.
نیز می دانیم که اصحاب رسول الله (ض) و خود ایشان همگی از خران حجاز بوده اند و آنجاست که پیامبر می فرماید » انا من کبّار العرب» یعنی من از بزرگان (خران) عرب هستم.
همچنین اولین شاتل فضایی در تاریخ هم حضرت بُراق (ع) بوده که پیامبر سوار بر آن به فضا رفته و برگشته است.
اما چرا این مثل مصطلح شده؟ علت این است که ایرانی ها قرآن و حدیث و ادعیه را نمی توانستند به لهجه درست عربی بخوانند و به همین خاطر بزرگان یا خران عرب نمی فهمیدند که ایرانی ها چه می گویند.
در روایتی که حقیر با عنوان صلوات ایرانی در کتاب مستطاب «کنز الادیان فی معارف بند تنبان» با استناد به تاریخ شلغمی آورده ام چنین نقل شده است که گویند پس از اشغال ایران به دست تازیان، پارسیانی که نمی توانستند مخرج “ص” را در صلوات به درستی به زبان آورند، به جای صلوات چنین می گفتند:
اللّهمّ سر به خلا محمّد و آل محمد
خوب ببینید، این کجا و صلوات عربی کجا؟
حتا همین امروز هم صلواتی که ایرانیان می گویند در اصل اینطور است:
اللهم سلّ الی مهمد و آل مهمد
خوب معلوم است که هیچ خری نمی فهمد که معنی این چیست.
گذشته از این ها این که نمی شود سوره دیگری خواند هم صحیح نیست، بلکه می توان سوره مبارکه یابو را برای خر قرائت کرد و تلاوت این سوره که شأن نزولش اشاره به مقام والای روحانیت اسلامی است بسیار موجب انبساط خاطر روحانیون معزز است.
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست سیّم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

ایستاده بول کردن

حضرت آیت الله العظمی الکمرونی روحی لسنبله فداء
بنده از کارمندان جدیدالأستخدام وزارت خارجه هستم که پس از فارغ التحصیلی با رتبه ی ممتاز از دانشکده ی علوم دیپلماتروریستی اکنون به حول و قوه ی الاهی در شرف اعزام به نخستین مأموریت برون مرزی خود می باشم.
اخیراً از حاج آقای اداره مان شنیده ام که بول به حالت قائم (ایستاده) از معاصی کبیره و مستوجب عقاب شدید است. نظر به اینکه در بسیاری اماکن آن بلاد مثل ایستگاه های مترو، رستوران ها و سایر نقاط مأموریت اینجانب امکان بول به سیره ی حسنه ی محمدی وجود ندارد، بفرمائید بنده هنگام ضیق و حرج مثانه چگونه ایمان خود را از شر وسواس خناث حفظ کنم و تکالیف الاهی خود را به نحو احسن و اکمل به انجام رسانم.
واعدوا لهم ماست ته کم من قوه،
کاظم ارهابی
Farhad
هو المُستَبیل
در روایات صحاح به نقل از عمر آمده است پيامبر ( ص ) مرا ديد كه ايستاده بول مى‏كنم . به من گفت : اى عمر! ايستاده بول نكن و من بعد از آن ايستاده بول نكردم .
باز در جای دیگری عمر مى‏گويد : از وقتى كه اسلام آوردم ايستاده بول نكردم .
نتیجه می گیریم ایستاده بول نکردن معادل اسلام آوردن و قرائت شهادتین است و برعکس ایستاده بول کردن ممکن است موجب ارتداد شود.
لذا شما بایستی به هر ترتیب ممکن نشسته بول نمایید.
مثلا اگر سوراخ مبال به رسم فرنگی ها به جای زمین در دیوار بود، از یکی از ملازمین یا محافظین بخواهید که جلوی آن دولا شوند تا شما روی کمر ایشان بنشینید، با اگر کسی همراهتان نبود، در نزدیکترین سوراخ، جوی آب یا کنج دیواری که دیدید قضای حاجت نمایید.
البته دعای قضای حاجت را که می دانید،اما آن کسی که زیر پای شماست نیز مستحب است بخواند:
اللّهُمَّ عَجّل ظُهُور بولِ هَذَا الرَّجُل قَبلَ اَن یُکَسِّرُ ظَهري
الهی در ظهور بول این مرد تعجیل بفرما پیش ازآنکه کمر مرا بشکند.
والله ابله
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست پنجم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم


چرا امام حسین … ؟

چرا امام حسین علیه السلام در روز عاشورا دعا نفرمودند تا باران ببارد ؟
طبق روایات شیعه ، دعای حضرت نه تنها در مورد باران باریدن مستجاب می گردید ؛ بلکه اگر حضرت برای پیروزی ونصرت خویش نیز دعا می کردند ، قطعا مستجاب می شد ؛ اما :
1 – حضرت می خواست در کربلا برای همه مسلمانان ، تسلیم در برابر حق را به نمایش گذارد و درس عملی تسلیم را تا ابد به مردم بیاموزد .
2 – بنای حضرت بر این بود که در ماجرای عاشورا اسباب غیر عادی را به کار نگرفته تا این خود نیز درس دیگری برای مسلمانان شود تا وظیفه آنانی را که قادر به استفاده از اسباب غیر عادی نیستند ، در برابر ظلم وستم مشخص کند .
3 – حضرت طبق روایات ، حضرت در ماجرای عاشورا ، در خواست فرشتگان و جنیان را برای یاری رد نموده و تمام آن ها را به مشیت الهی واگذار کردند . این خود سبب نهایت مظلومیت برای حضرت شده و به همین جهت خبر شهادت آن حضرت در آن زمان که وسائل اخباری محدود بود ، به سرعت پخش گردید .
هو الوقیح
نخند جانم!
این ها را که من نگفتم، بلکه از سایت وزین «شیعه نیوز» عینا کپی کردم.
البته امام حسین همانطور که اینجا گفته اند اگر از گاری تعالی در خواست می کرد، قطعا پیروزی هم نصیبشان می شد، ولی نخواست.
حالا ممکن است یک از خدا بی خبر بپرسد که پس عمه من بود که ناله می کرد «هل من ناصر ینصرنی؟» یعنی آیا یاری گری هست که مرا یاری کند؟
در پاسخ به ایشان باید گفت، ای نادان از خدا بی خبر بی منطق، مگر عمه تو در روز عاشورا آنجا بود؟
ایضا، اصلا چرا امام باید از خدا طلب باران می کرد؟ خوب در آن موقع سال یعنی پاییز و در کربلا اگر باران می بارید لابد اهل بیت حضرت می چاییدند و مهمتر از آن، امام کلی واجبی مصرف نموده و خود را برای دیدار با حوریان بهشتی آراسته بودند [1]. خوب اگر باران می بارید که سر و وضع حضرت به هم می ریخت. آن وقت شما دوست داشتید که امامتان با سر ژولیده به دیدار حوریان چهل متری برود؟ معلوم است که نه!
ایضا در مورد رد درخواست فرشتگان و جنیان برای کمک به حضرت، باز ممکن است یک بی دین از خدا بی خبر بگوید مگر نه این که ایشان مخلوقاتی هستند که از خود اراده ای ندارند و مطیع اوامر الهی هستند؟ پس چطور از دستور خداوند برای یاری به امام حسین سرپیچی نموده و به حرف بنده او که هر چه هم عزیز و والامقام باشد، باز هم راه به اراده خداودی ندارد گوش داده اند.
در پاسخ به این کفار از خدا بی خبر باید گفت ای نادانان چهارپای گستاخ زنازاده که مثل بوزینه ها هستید، خداوند بر قلوب شما قفل رده تا نفهمید.
بدین ترتیب این مساله نیز به حول و قوه الهی حل می شود و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان زده می شود. انشاءالله
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
سی ام محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

تریاک بدتر است یا ماهی بدون فلس؟


چرا استعمال دخانیات و مواد افیونی را حرام نمیکنید در عوض مثلا خوردن ماهی بدون فلس که بعضا حاوی ویتامین های مفید هم هست را حرام میکنید ؟
هو الهُفهُف
تریاک (ارواحنا له الفدا) خواص بسیاری دارد که موجب می گردد علما درباره تحریم آن مردد باشند.
اول آن که در صدر اسلام رسم بود که در منزل تنور باشد و تنور آتش دارد و می دانیم که حضرت علی هر زمان که از رسیدگی به امور ایتام و مادرانشان فارغ می شدند، سر در تنور می کردند تا به یاد قیامت بیفتند.
اما امروزه دیگر تنور داشتن رسم نیست و به جای آن بساط منقل موجب می گردد که هر روز آتش در جلوی انسان باشد و انسان را به یاد آتش دوزخ بیندازد و از معصیت باز دارد.
دویّم آن که آدم تریاکی مزاجش به سردی می رود و این نیز انسان را از معصیت های ناموسی باز می دارد.
سیّم آن که در مملکت امام زنان عده زیادی جوان دارد و این جوان ها کار می خواهند. تریاک موجب می شود که این ها دیگر کار نخواهند، پس جامعه اسلامی آرامش خواهد داشت.
چهارم آن که جوانی که افیونی شد به جای طرح شبهه و سوالات بیجا و اعتراض و تزلزل در شریعت و نعوظی بالله ارتداد که موجب اعدامش خواهد شد، به دنبال رفع خماری می رود و سرش به چیز های بی خطری گرم می شود.
پنجم آن که آدم تریاکی دایم القبض است و بدین ترتیب از دو راه کمک به اقتصاد خانواده می کند.
از یک سو کمتر می خورد، پس خرج خوراکش کمتر می شود چرا که همانطور که می دانید امروزه به لطف حکومت اسلامی، کشیدن بسیار ارزانتر از خوردن است. یعنی شما می توانید با پول یک کیلو گوشت یک ماه خودتان را بسازید.
از طرفی کسی که کم بخورد کمتر دفع می کند، پس چاه منزلش هم دیرتر پر می شود و آب کمتری هم برای طهارت مصرف می شود که در این بحران کم آبی و خشکسالی نعمتی است.
ششم آن که در کتاب الهی حکمی درباره دود و دم نیست ولی درباره شراب هست و از آنجایی که خداوند بر همه چیز عالم است حتما اگر اکراهی بود در کتابش که برای هدایت همه بشریت است به آن اشاره ای می کرد.
ضمنا در همین مورد پروردگار عالم در دفتر خودشان سوره ای انزال فرموده اند که نظرتان را بدان جلب می نمایم.
والله ابله
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
چهارم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم


انواع کافر

حضور انور علامه ی بی بدیل حضرت آیت الات العظمی الکمرونی روحی لتراب منقله فداء
بفرمائید وجوه اشتراک و افتراق کافر، ملحد، زندیق، بیخدا و اتئیست چیست و در سلسله مراتب ضلالت کدامیک در مراتب پست تر جای می گیرند. حتی الأمکان عقوبت اخروی هر دسته را نیز با رجوع به امهات متون مقدسه به شرح کشّاف خود تبیین بفرمائید تا مداخل فوق را در دائرةالمعارف شیهه به ابریق علم حضرت عالی مطهر نمائیم.
محتاج به دعای شما و شناعت ائمه ی اطفار،
ثناءالدین خمینشاهی
رئیس دپارتمان جهنم شناسی دانشگاه امام خمینی (ریق) و سرپرست دائرة المعارف جهانی شیهه
Farhad
هو البیلمز
در فقه شیره اثنی حشری تعریف هریک از این ها مشخص است:
کافر به کسی گفته می شود که بی دین یا ناگرونده باشد که خودش بر چند قسم است:
کافر ذمّی، کافر سمّی، کافر حربی، کافر ضربی، کافر معاند، کافر نامعاند، کافر کتابی، کافر مدادی، کافر کروی، کافر هرمی و …
ملحد به کسی گفته می شود که از دین برگشته و به قول رشتی ها کون کرده باشد دین را.
زندیق معرّب زندیگ است که مرکب از دو کلمه زن و دیگ است. یعنی زنی که دیگ دارد یا با دیگ سرو کار دارد.
اما در اصطلاح عوام به پیروان زرتشت یا قایلین به دوام دهر و بی دینان اطلاق می شود.
بیخدا به کسی گفته می شود که خدا ندارد مانند بی حیا که حیا ندارد و بی نوا که نوا ندارد و بیکینی که کینی ندارد.
آتئیست هم یعنی آته + یست، یعنی آتیه گرا و به کسی گفته می شود که عقلش را بکار می اندازد تا آتیه اش را تامین کند و به فکر آتیه اش باشد.
اما این ها از باب تنزیل درجات جهنم فرقی ندارند و همه شان در اسفل السافلین جای دارند و هیچ خری حتی خود رسول الله (ض) نیز برایشان شفاعت نخواهد کرد.
والله الظالم
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
سینزدهم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم


بیانیه مهم حضرت آیت الله حاج سیّد سنبلعلی در مورد انتخابات ریاست جمهوری

ژوئن 15, 2009
نصف الله الکمباد الحجیم و به مستقین
اللّهم کون ولیک و فرج امّها الحجّة اُبنة الحسن و لواطک علیه و علی ابنائه في هذه السّاعة و في کلّ السّاعة وقیحاٌ و غاصباٌ و فاسقاٌ و فاسداٌ و ذلیلاٌ و رذیلاٌ حتی تسکن فیه نعوظنا الطّویلاٌ
ملت شنیع پرور ایران
بار دیگر به هول و قوره الهی و با عنایات ولی عصر (مصدق السابق و البهلوی الاسبق) اعدائنا له الفدا، دست خدا از شلوار بسیجی بیرون آمد و این اسطوره زمان و فرزند عجیب الخلقه امام زنان، محمود اجنبی نژاد یک دوره دیگر به خدمتگزاری مسلمین انتخاب شد و بدینوسیله  مشت محکمی به حضور پرشور مردم در پای صندوقهای رای و نیز به دهان ایادی استکبار و صهیونیسم جهانی، یعنی نخست وزیر دوران امام قاتل، رییس دو دوره مجلس و فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ زده شد.
لذا حقیر این پیروزی بزرگ را به پیشابراه امام زنان و مقام تخمای ولایت وقیح تبریک و به مردم ایران تسلیت عرض نموده، برای بازماندگان صبر جمیل از گاری تعالی مسألت دارم.
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
نازدهم جوادی الجانی 1430 هق
بیضیه قم

بهره، ربا، جزیه

السلام علیکم کلا و بلا و الاحمقین فی دنیا
حضور مکرم و مزین حاج آقا سید سنبلعلی موسوی الکمرونی سلام عرض نموده و تقاضا داریم سلام ما را به آغامان آغا امام زنان برسانید.
غرض از مزاحمت اینکه بنده اخیرا برای گرفتن وام به یکی از بانکهای کشور رفتم و اینطور که بنده حساب کردم دو برابر پولی که از بانک میگیرم را باید به ایشان برگردانم حال از شما پرسشی دارم که این عمل این برادران بانکی مصداق ربا نیست؟
مگر پیامبر (که ایشان فدای من شوند) ربا را ممنوع اعلام نکرده بودند. و می خواستم بپرسم که آیا پیامبر نیز با پیروانش چنین می کردند؟ و
با تو جه به اینکه حضرت اراده خاصی به شیر و شیره داشتند و خودشان نیز شیره ای تشریف داشتند می خواستم بپرسم که آیا ایشان به شیره مردم نیز علاقه ای داشتند و شیره مردم را نیز می مکیدند؟
عجرکم عند مطالبة
pedram
نُعوظ بالله من الشّیطان الرحیم
بسم الله الکمباد الحجیم
والحمد لله الّذی کرم بنی آدم بود و المَلاة و اللّواط علي میّتنا و غبیّنا ابالفاسد محمّد و علي آلته الواضلین و النُّعوظ و العمودي في فرج قائم آل محمد و رحمة الله علی اعدائهم اجمعین الي قیام یوم الّدین
این عمل ربا نیست بلکه جزیه است و جزیه مالی است که مشرکین باید به مسلمین بدهند و لابد شما از مشرکین بوده اید که از شما جزیه گرفته اند وگرنه برادران مسلمان زمانی که وام که می گیرند قرض الحسنه است و نه تنها ربح نمی دهند بلکه اغلب خود وام را هم پس نمی دهند.
والله ابله
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
چهاردهن صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم

فلسفه اسلامی

آقای خوب و عزیزم، حاج آقا کمرونی
سلامی چو بوی خوش شمعدانی های بهشت زهرا،
من دانشجوی سال اول فلسفه هستم و هنگام خواندن فلاسفه ی غرب (که متأسفانه دو واحد اجباری از هجده واحد این ترمم است) دچار اضطراب اگزیستانسیالیستی و رعشه ی ترانس سندنتال می شوم و از لرزش گوهر ایمان را در اعماق وجود خود احساس می کنم. راستش خیلی از همکلاسان سال بالایی من به خاطر خواندن فلسفه نهیلیسم و افسارگسیخته شده اند و به قول خودشان امانسی پانسیون پیدا کرده اند( emancipation در اصطلاح فلسفی یعنی خانه مجردی) و بیشترشان با پسران نامحرم رابطه دارند. با این وضع و حال بفرمائید که این حقیر باید چه خاکی بر سرم کنم؟ حکم شرعی فلسفه خواندن چیست؟ در اسلام خواندن کدام فلسفه ها برای مسلمین و خصوصاً مسلمات توصیه شده است؟
خداوند مهربان شما را عزّت و طول عمر بدهد و سایه ی شقایق گون شما را همواره بر سر شیفتگان حکمت و معرفت نگه دارد.
آمین یا ربّ العالمین
زینب آل وبا
Farhad
هو الکانفیوز
و علیکم سلام و علی ممهاتک المتزلزلین
حاجی به قربان شما، ما که نفهیمدیم شما چه گفتید، ولی عجالتا اگر مشکل مسکن و خانه خالی دارید، کلبه درویشی ای ما را قابل بدانید.
در باب فلسفه می دانید که علمی است که نمی توان سطحی از آن گذشت، بالاخص اسلامی اش را.
ما خودمان در کتابخانه مان کتاب های زیادی داریم که هر وقت تشریف آوردید تا صبح نظراً و عملاً با هم کار می کنیم بطوری که عمیقا و باطنا فلسفه اسلامی را با تمام وجود لمس کنید.
اتّبعوا الاولی الامر و هو خیر لکم
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
نازدهم صفر و یک 1430 هق (مصادف با شب اربعین المبارک)
بیضیه قم


فوق سری به پروردگار عالم

ای بندکان دانش دوست چرا عاقل کند کاری که پیش آید شکم، گاهی؟ جناب مستطاب آیت الله این دانشجوی فلسفه خوان را به درگاه ما پشت جنب عرش بفرستید تا دعای خیر ما بقدرقه راه شما گردد. نگرانیم تا شما مثل مورد مریم کثافتکاری های زمینی خود را به گردن ما بیندازید و برای ما دهنی سوخته از آش نخورده بماند. لا مصب اقلا بده خودم ترتیب بدم، مگه خودم چلاقم؟ اگر دست ما از دنیای مادی و جسمانی شما کوتاه است؛ که دلیل نمی شود فسق و فجور هایتان را به اسم ما تمام کنید. و من الخودم تکبیر رب العالمین
 پروردگار عالم
هو البیلمز
جناب پروردگار عالم؛
حضور جنابعالی عرض کنم که اصلا اجداد بنده شما را آفریدند برای همین.
یعنی برای این که هر منظوری دارند،
می خواهند کشتار (جهاد) کنند، می خواهند به زنان دیگران (اسیران جنگ) تجاوز کنند، می خواهند راهزنی (بیشتر غزوه های محمد) کنند یا می خواهند ترتیب کسی (آیات سکسی قرآن) را بدهند؛ آن را ببندند به ریش جنابعالی و با مجوز الهی هر کاری خواستند بکنند.
وگرنه جنابعالی که نه بو داری و نه خاصیت به چه دردی می خوردی؟!
شما اگر عددی بودی نه مثل افسانه عاد و ثمود که صاعقه فرستادی (جان عمه ات!)، نه مثل افسانه نوح که دنیا را زیر آب بردی (ارواح شکمت!)، نه مثل اصحاب فیل که با پرندگان ابابیل ریز ریزشان کردی (ر بده که ری**!) و نه مثل هیچکدام از بلایایی که در قرآن و تورات  خالی بندی فرمودی، به جای اُلدرم بلدرم و رجز خوانی حداقل یک پس گردنی به این ابولهب می زدی که فی الخالدون پیامبرت را کباب کرده بود و از رو هم نمی رفت!
البته من به کسی نمی گویم، ولی برای هر کسی خط و نشان می کشی، بالاغیرتی ما را که خودمان این کاره ایم بی خیال شو.
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست یکم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم

صیغه محرمیت اینترنتی

مسئلتن، مسئلتن، مسئلتن!
خدمت محضر مبارکِ آسيد سونبولعلی!
با سلام و درود به پیشگاه و پسگاهِ امام روانپریش و ساير روانپاکان!
مدتی قبل بنده با استناد به اینکه علما راستین اسلام از دکتر و پسر خاله هم به آدم محرم تر تر میباشند به خود اجازه داده و شما را لینکیدم.
چندی است که هر وقت لينک شما را ميبينم يا روی آن کليک ميکنم، واهمه دارم که نکند این نگاه ها و کلیک ها شهبه ناک بوده و به قصد تلذذ باشد!
اتفاقا با چندی از خواهران ارزشی دیگر نیز در این باب مکالمه ای داشتیم، یکی از خواهران عقیده داشت که یک نظر و یک کلیک حلال است ولو به قصد تلذذ بوده باشد اما دیگری میگفت میبایست بین شما و خواهران کاربر صیغه محرمیتی جاری شده باشد تا شبهه ای عارض نباشد.
لطف نموده و برای من و ساير خواهرانی که شما را ميلينکند و يا ميکليکند حکم اين مسئله را بيان فرماييد تا مشکل بزرگی از مشکلات جامعه را حل کرده و جمعی از خواهران مربوطه و نامربوطه را از نگرانی برهانید;)  *
اجرتان با خودتان
*این چشمک از دستمان در رفت، اصلا اين چشم ما مادرزادی همينطور بوده و هر وقت بخواهد چشمک ميزند، عمل هم کرده ام فايده نداشته، راه انرا هم بيان کنيد که ديگه خيلی بامراميد :)
آجيله کبابلايی نيلوفــــــــر
هو البیخیال
لینکیدن و کلیکیدن از سنن نبوی است و خود رسول الله (ض) بسیار به نسوان می لینکیده و ایشان را می کلیکیده است که البته این غیر از شخم زدن ها و زراعت های ایشان در مزرعه همسران بوده است.
روایت داریم که حضرت فرمود اَفضلُ النّاس مُتلنّکینَ المُتکلّکین.
اما اگر مسلم یا مسلمه خوف کند که از کلیکیدن بر لینک یک نامحرم به حرام بیفتد، احوط آن است پیش از این کار بین ایشان صیغه محرمیت اینترنتی جاری شود و آن بدین ترتیب است که زن بگوید:
زوّجتک نفسی فی الانترنت فی المدة المعلوم و علی صداق المعلوم
و مرد بگوید:
قبلتُ التّزویج الانترنتیّة فی المدة المعلوم و علی صداق المعلوم
یا به اختصار بگوید: قبلتُ
مدت در این نوع صیغه می تواند از یک ساعت تا 99 سال به توافق طرفین باشد و صداق یا مهر می تواند مثلا 14 کلیک یا 5 مگابایت هاست اینترنتی و امثالهم باشد.
چشمک اینترنتی هم اگر بر حسب عادت باشد و یا به نیت مقاربت، چنانچه موجب استشها نشود اشکالی ندارد، انشاءالله.
والله احمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست نهم صفر و یک 1430 هق
بیضیه قم


انسان بوزینه شد یا برعکس؟

هو المعجزة العلمیة
حضور پرفتوح آیت الله العظمی سنبلعلی موسوی کمرونی نائب امام زنان و اهل بیت نکبت و جهالت.
بنده دانشجویی هستم مخلص و در رشته ی زیست شناسی فرگشتی مشغول کسب علم هستم. راستش شبانه روز تحت فشار هستم و بیم آن دارم که آخر این علوم الحادی کار دستم بدهد و دین و ایمانم زائل شود. البته به دلیل عشق به آقا و دین مبین اسلام حاضرم عقلم زائل شود ولی دینم نه.
از دانش ستاره شناسی و سوتی های آن که بگذریم من با این آیات قرآن به مشکل برخورده ام:
سوره بقره آیه 65 و 66
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَواْ مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ؛ فَجَعَلْنَاهَا نَكَالاً لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ.
و شناخته ايد آن گروه را که در آن روز شنبه از حد خود تجاوز کردند ، پس به آنها خطاب کرديم : بوزينگانی خوار و خاموش گرديد؛ و آنها را عبرت معاصران و آيندگان و اندرزی برای پرهيزگاران گردانيديم.
گویا قاطر متقال در اینجا زرت صحبت از تبدیل شدن انسان به بوزینه کرده اند. در حالیکه در تئوری مضحک فرگشت عکس این است. دستم به دامنتان. گیج شده ام! آیا میمون انسان بوده؟ یا انسان میمون بوده یا چه؟ تخصصی تر بخواهم بپرسم اینکه آیا محمد میمون بوده یا میمون محمد بوده یا محمد با میمون بوده یا میمون با محمد بوده یا میمون ادعای پیامبری کرده یا آخوند میمون است یا میمون آخوند است یا…؟
عقلمان که زائل شد. حداقل پاسخ استفتائات ما را بفرمایید تا دین و ایمانمان هم زائل نشود.
دفتر حماقة الشریعة
سید جاهل خلمحمدی
هو المیمون
مدتی بود که دچار «قبض فتوا» شده بودیم که به هول و قوه الهی و با صرف کمی روغن کرچک بحمد الله مزاجمان دوباره روان شد.
علی ایّحال،
اگر خدا نصیب کرد و به زیارت خانه خدا مشرف شدید، حتما به زیارت غار حرا بروید. همانجایی که حضرت رسول (ض) پیش از رسالت، مدام به آنجا تشریف می بردند و گابریل (عر) هم اولین بار در آنجا به حضرت وارد شد و فرمود «اقراء» و حضرت در پاسخ فرمود «اسکل خان! چی چی رو «اقراء»؟ از روی چی «اقراء»؟ تازه من که سوات بیلمیرم …
باری، در زیارتتان خواهید دید که در غار حرا تعداد زیادی میمون ساکنند که برخی بر این باورند که نسب همگی شان به سیّدنا و مولانا ابالفاسد محمّد (اللّهم سر به خلا محمد و آل محمد) می رسد و همگی از سادات مکرم هستند و حتا یک نقاش معروف به نام ژان والژان از روی این بندگان خدا، تمثال فرضی حضرت را ترسیم نموده اند.
البته گویند در زمان جاهلیت این میمون ها در غار نبوده اند و برخی دیده اند که حضرت بچه میمونی را که متعلق به حضرت خدیجه بوده، برای مؤانست و مصاحبت با خود به غار می برده اند.
اما بر طبق روایات صحیح، آن بچه میمون نر بوده. حالا چطور شده که میمون نر توانسته ازدیاد نسل بکند، بلا شک معجزه ای الهی از نوع معجزه حضرت مریم (عر) اتفاق افتاده است.
البته یادمان نرود که حضرت محمد (ض) میمون نر که هیچ، اگر دستشان می رسید، نعوظی بالله خود خدا را هم بچه دار می فرمودند.
پس می بینیم که میمون در اسلام حیوان مبارکی است و به همین جهت هم اسمش را «میمون» گذاشته اند.
دلیل دیگر مبارک بودن میمون، تقلید آن است که می دانید برای غیر مجتهدین تقلید واجب است.
پس در اینجا می بینیم که سند محکمی بر حقانیت مکتب والای شیره اثنی حشری به دست می آید.
این است که خداوند قاطر متقال در آن آیه می رساند که به نظر عوام آن قوم مجازات شده اند، آمّا … خداوند در مجازاتش هم حکمتی است. انشاءالله
والله ابلق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
دویّم رفیع المنقل 1430 هق
بیضیه قم










استفتائات 6

بو های مشکوک

حاج آقا، مسیلکم
دیشب سر راهم به تهران ، در مقعد مطهر امام راحل جهت دست به آب توقفی کوتاه داشتم.
همراهم گفت چون خسته ای ساعتی را اینجا استراحت کنیم که پشت فرمان خوابت نگیرد فدای مقام معظم رهبری قدس دو سره شوی .
گروهی معتاد آنجا خوابیده بودند و گویا خوششان نیامد من دوستم کنار آنها بخواهیم بنشینیم. متاسفانه شیوه ناجوانمردانه ای را در پیش گرفتند و حمله شیمیایی عظیمی انجام دادندبه صورتی که دچار سردرد شدیم.
لطفا با فتوایی مشخص فرمایید تکلیف کسانی که در مرقد مطهر برای نیل به مقاصد شخصی بوهای مشکوک صادر می کنند چیست ؟ در صورتی که برای پیشرفت اسلام این کار را کنند دستور چیست و چه حکمی دارد؟ حکم کسانی که مورد حمله قرار می گیرند چیست ؟
گمنام در «پیش در آمد»
هو المحبّ الگوّازین
اولا خوش به سعادت شما، چرا که قضای حاجت و دفع غائط در حرم ائمه اطهار و علماء دین و نیز در مساجد و تکیه ها ثواب بسیار دارد. اگر دانسته باشید، هر کجا مسجدی، مرقدی، اما زاده ای، مقعدی چیزی می خواهند بسازند، اول از همه مستراح آن را بنا می کنند و این نشان می دهد که قضای حاجت بر مرقد اولیا بر زیارت قبور آنان ارجح و اثوب است.
اما بعد راجع به آن دو موجود بی گناه چطور دلتان می آید؟ این ها کبوتران حرم قنبل عظیمند. حالا کبوتران امام رضا بر سر و کول زوار آن حضرت می رینند ولی خوب این ها که نمی توانند چنان کنند، پس به جایش نفخه الهی را از دلشان به سوی زوار می پراکنند.
لذا شما به جای دلگیری یک کاسه گندم نذرشان کنید، البته گندم که به دردشان نمی خورد، پس یک گرم «هری» نذر آقا کنید و به ایشان بدهید که هم راه گوزشان بسته شود و هم انشاءالله نیتتان برآورده شود.
اما از این ها که بگذریم، حکم کلی این عمل یعنی رها کردن نفخه الهی از مقعد مطهر چنین است که این کار اگر به قصد مقاربت باشد حکم جهاد اصغر را دارد و کسی که در معرض آن بوده نیز ثواب شهادت برایش منظور می گردد و به قول حضرت امام چه بگوزید و چه گوزیده شوید پیروزید.
والله العالم
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
دویّم محرم المبارک 1429 هق
بیضیه قم

تشکیک در یک استفتاء

در یکی از سوالاتی که از ما شده بود و ما به آن در این قسمت ( آیا دود هم نجس می شود؟ ) پاسخ داده بودیم، یکی از مومنات سوالی برایش پیش آمده که به اذن الهی و با استعانت به پیشابراه امام زنان در اینجا بدان جواب می دهیم:
آقا جون
اگه اینطوریه، میشه ماه رمضون سیگار کشید، نه؟
روزه رو باطل نمیکنه، نه؟
اگه اینطور نباشه که ماه روزه ای تنفس رو هم تعطیل کنیم، به حب الله…
هو البادی
خیر نمی شود. دود اگر چه «چیز» نیست ولی می تواند اثرات وجودی داشته باشد. مثل زارت گاری تعالی که خودش چیز و ماده نیست ولی می تواند بر جهان مادی اثرگذار باشد.
حالا عده ای ممکن است بپرسند که چگونه ممکن است چیز غیر مادی بر چیز مادی اثرگذار باشد، چرا که ماده و غیرماده از دو سنخ بوده و از قوانین همسانی تبعیت نمی کنند و اصولا در زنجیره علیت وقتی وجود سنخیت بین علت و معلول الزامی است.
در پاسخ به این ها باید گفت:
الَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ
همانان كه در ورطه نادانى بى‏خبرند
همچنین:
قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ
بگو اى نادانان آيا مرا وادار مى‏كنيد كه جز خدا را بپرستم
بدین ترتیب با این استدلال قرآنی مشت محکمی به دهان مشرکون زده می شود و همه چیز به لطف الهی اثبات می گردد.
والله العالم
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
شیشم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه رم

اج آقا درود. حاج آقا اولین معلولی که خداوند قبّار سبب آن شد چیست؟ حاج آقا جیگرتو انشاالله.
احسن الله و هم خیر العافیه.
—————
سنبلعلی:
اولین معلول جضرت حوا (ع) بود. می دانیم که زن در اسلام موجودی ناقص است و احادیث صحیح و صریح بسیاری از رسول اخوش و امام اول شیره ایان در این باب موجود است.
پس اولین زن آفریده شده که همان حضرت حوا باشد، اولین معلول آفرینش هم هست.
این هم برای این که زن ها نگویند چرا هیچ وقت ما اول نیستیم!


دزدان مدینه

اشعار زیبایی از منصور در رابطه با ایام مبارک محرم:
دزدان مدینه
از دین شما بر تنتان تار تنیدست
جز مرگ و تباهی همه عالم چه شنیدست ؟
افسوس که گر فکر کنی باور پوچت
یا منتظرِ آتش و یا آبِ اسیدست !
گردن زدن و هرزگی و جهل و خرافات
اینها همه از تابش قرآن مجیدست
ای عاشق مولای عرب هیچ ندانی
ایران تو از دین عربها چه کشیدست
هرگز تو نفهمی سخن از راز حقیقت
کاین شاه شهیدان سر ایرانی بریدست

ادامه را در اینجا بخوانید.


پاسخ به «نامه محرمانه به رهبری»

خدمت محترم جناب رهبر
دامت عَربَدُه
این جانب حق تعالی و پروردگار عالم از یک طرف نماینده حضرتعالی در کائنات از همان طرف تماسهای مکرر از جانب از بندگان بر روی کره زمین به ما واصل شده و همگی التماس و تضرع مینمایند که ما، رب العالمین، شما و محمود خشگله را به درک پرتاب نماییم.
تا کنون این درخواستها را از زیر سبیل مبارکمان در نموده ایم. ولی لازم به ذکر است که حکمت و عدالت خداوندی ما؛ مخدوش میگردد اگر به این دعا ها پاسخ ندهیم.
مخصوصا که تعداد زیادی دعا هم در خصوص ظهور اما زمان داریم ولی از آنجا که امام فعلا نداریم و چند نفری هم که ادعای امام زمانی داشتند، توسط حکومت شما بدار آویخته شده اند، امام زمان فعلا جگر ظهور کردن ندارند.
از همان طرف با مجهول المکان بودن امام زمان، یکی از بندگان ما که اتفاقا وزیر کشور محمود خشگله نیز میباشد، تمام اموال امام را بالا کشیده و به اسم امانتداری مشغول عشق و حال میباشد. خواهشمند است اقدامات مقتضی معمول بفرمایید.
-رونوشت : دفتر حاج آقا سید سنبلعلی
رب العالمین – نماینده ولی فقیه در کائنات
هو الگافي
حضور محترم گاری تعالی، حضرت احد صمد نمد لم یل و یول
حقیر فقیر سراپا تقصیر به نمایندگی از همه علمای مکتب والای حقه شقه شیره اثنی حشری از درکاه مبارک آن حضرت تقاضا دارم، سایه مقام تخمای ولایت وقیح، آن استوراخ دوران و شبان بسیجیان از از سر عمت همیشه در پهنه کم ننماید و این طایفه مخ لس را مانند گوسفندانی بدون چوپان در این دنیای پر مخاطره رها ننماید.
عجالتا مشت محکمی به پشت آن هایی که استدراک (به درک واصل شدن) مقام منظم را از آن حضرت خواستار شده اند حواله می کنیم تا بعدا، حسب الامر، مراتب استحداد و استعزار درباره ایشان اجرا گردد.
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
یانزدهم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه رم


پاسخ به پروردگار عالم درباره جلد دوم قرآن

بنام خودمان که رب العالمین هستیم.
جناب آقای حاج سید سنبلعلی
دامت شوکته
دیدیم که دست به انتشار جلد دوم قران زده اید. همانا که شما از بندگان گمراه ما بهترید ولی انتشار جلد دوم قران بدون هماهنگی با ما که هر آینه خداوندگار عالمیم؛ فعلی حرام است.
توصیه می نماییم که قبل از انزال هرگونه سوره یا فعلی مشابه با دفتر معظم له و عرش الهی هماهنگی بعمل آید.
با تقدیم احترام
رب العالمین – نماینده حق تعالی در کائنات
هو السّفاک
حضور محترم حضرت گاری تعالی،
آن موقعی که این حقیر اقدام به نشر سوره های منزوله نمود، جنابعالی یا نبودید (که بعید است) یا در مرخصی تشریف داشتید و بنده استحمارا و نیابتا مجوز مربوطه را از حضرت امام زنان (اکل الله فرج اللطیف) در مکاتبه ای که در چاه با ایشان داشتم دریافت نموده ام. اینه هاش:
هُوَ الحِمار
تلک الآیات التّي یَقولُ السَّیِّدَ السُّونبُولعَلیَّ المُوسَویَّ کُلُّهُنَّ البیّناتَ المسجّلاتَ الاِلهیّاتَ وَ لا تَردیدُ بهُنَّ
الامام الزّنان
في قعر چاه جمکران
توضیح: حضرت به لهجه شیرینشان «سنبلعلی» را «سونبولعلی» قرائت فرموده اند.
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
یانزدهم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه رم

سوال در مورد نماز آلات

بسم الله ملك الظلم المبين رب عرش كسير و رب ترب و الهويج و اصلاه و السلام علي اكثف حيوانات محمد و علي آله نجسين الحشريين بزرگوارا!!!! آلت الله العظمي سيد سنبلعلي الموسوي الكمروني(فرج الامام زنان فداكم) بنده سيد ابوترب بن حمار از طلاپ حوزه كرميه غم هستم كه از شما تقليد ميكمنم و اما سوالهاي من سوال الاول نماز آلات بايد در چه اوقاطي كانده شود؟ لطفا توضيح كامل را درباره چگونه اقامه كردن آن بگوزيد چون بنده از فهم آن به كل عاجزم(در پست قبلي توضيحتان شبهه ناك بود جسارتن!!!9) سوال الثاني در بسياري از كتب لواط در حوزه مستحب شناخته شده از جمله كتاب الخاطرات من اللواط في حوزه تاليف حضرت علي شيره اي به همين علت من پس از ورود به حوزه جهت صواب به اين عمل حسنه تا حدي پرداختم كه ركورد شيره اي (امام علي شيره اي الخامنه اي) را در رشته مفعول زدم حالا ايشان حكم به حرام بودن اسن عمل كرده تكليف من چيست؟لتفا مرا راهنمايي كنيد عجركم من الرب ترب محفوذ سيد ابو ترب ابن حمار ابن بقر بن،،، بن مهمد(ص)
ابوترب در «سیّد و چهارشنبه»
هو البیلبیل
مانند نماز آیات که با دیدن یک آیت الهی واجب می شود، نماز آلات هم زمانی واجب می شود که شما یک آلت را مشاهده نمایید و این زمانی است که شما به یک زن بی حجاب نامحرم نگاه کنید، چرا که زن از دیدگاه دین مبین اسلام سراپا آلت است.
حالا اگر به جمعی از نسوان بی حجاب نگاه کنید، مستحب آن است که نماز آلات را به جماعت بخوانید، مثل آن سردار بزرگ مملکت اسلامی.
ترتیبات خواندن این نماز هم مانند نماز آیات است، با این فرق که در تکبیرةالاحرام، به جای آن که دست ها را کنار گوش ها بگذارید، در کنار بیضه می گذارید.
در باب سوال دویّم و کتابی که فرمودید، این کتب همانطوری که از نامشان پیداست، بیشتر خاطرات هستند تا متون فقهی.
ببینید آنچه در حوزه ها رخ می دهد بیشتر یک حالت عرفانی و یک رابطه روحانی بین طلاب و مدرسین هست و راهی است برای متصل شدن فیش متقدمین به سوکت متاخرین برای کانکت شدن به هپروت اعلی و از آنجایی که داریم «الاعمال بالنیّات»، اگر مفعولیت شما هم به قصد مقاربت بوده، نه تنها اشکالی بر آن نیست، بل موجب استحباب نیز هست.
دَردُکُم مَقبُول وَ سَعیُکُم مَشکُور
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
دوازدهم باضافه یک محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

نجاست الکل

حاج آقا
آخه الکل خطرات آلودگی را دور میکند و پایه بسیاری داروهاست پس چطور پوست را بعد از مالیده شدن به الکل باید آب کشید تا تطهیر شود؟
هو القدّاره
اولا هر کاری که مالیدن و مالیده شدن داشته باشد احتیاط بر ترک آن است، مگر چیزی که مالیدنش به نفع اسلام و مسلمین باشد.
دویما کسی که الکل در خانه نگه می دارد، ولو به قصد ضدعفونی کردن، ممکن است یک وقت شیطان وسوسه اش کند که کمی از آن بچشد،
بعد که چشید ممکن است وسوسه شود که بیشتر بچشد،
بعد که بیشتر چشید ممکن است وسوسه شود معصیت کند، مثلا بخندد، برقصد یا نعوظی بالله انگشت در فلان روحانی محله بکند و هر کس که این کار را بکند انگار که انگشت در فلان ائمه اطهار و رسول الله کرده و این معصیت کبیره است.
پس می بینیم که اسلام تا کجا پیش بینی کرده که یک وقت بنده خدا معصیت کبیره ای مرتکب نشود.
والله العالم
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
چهاردهم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

چرا تف نجس نیست؟

چرا آب دهان که پر از باکتریست و روی زخم اگر قرار بگیرد آلوده میکند نجس نیست ، اما الکل نجس است ؟
هو الاخوش
خداوند در آب دهان شفا قرار داده است.
انّنا جَعَلنَا الشَّفَاءَ فِی التُّف
آیا ندیده اید مردمی را که جویای آب دهان بزرگان برای تبرک و استشفا هستند؟
از آن گذشته ندیده اید که گربه ها بچه هایشان را می لیسند و حتا ماتحتشان را هم به زبان پاک می کنند؟
اینجاست که باید از نشانه های الهی پند بگیرید!
خوب، شما هم حتما به اندازه گربه عقلتان می رسد، اما بعید است زبانتان به ماتحتتان برسد.
اما الکل،
تنجیس الکل بدان علت است که خوردن الکل حرام است.
چه ربطی دارد؟
معلوم است دیگر، هر چیزی که خوردنش حرام باشد نجس است و هر چیزی که نجس باشد خوردنش حرام است.
مثلا مدفوع نجس است پس خوردنش هم حرام است.
یا خوردن عرق شتر نجاستخوار حرام است، پس نجس است،
یا مثلا کافر ذمی نجس است پس خوردنش هم حرام است.
والله اعلم
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
هیژدهم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم

آلت الله گرامی سنبلعلی دامت ژنیتاله
بزرگواری فرموده و توضیح دهید استعمال آب دهان بزرگان برای استمناء و استشهاء و بعضاً نعوظ بالله لواط چه حکمی دارد.
آلتتان برقرار باد
——————–
سنبلعلی:
این کار از سنن نبوی و کاری بسیار خوب و مستحب است. مدتی پیش استاد آیت الله العظمی جوادی آملی سخنرانی مبسوطی فرمودند درباره تف زدن حضرت رسول به معامله علی در شب زفاف او با فاطمه:

http://www.youtube.com/watch?v=5bH6Cvmj42g 







مسعلتن؛ با دوستان سفری به ارمنستان داشتیم و در آنجا بدن یکی از خواهرهای شیرین را تغریبا خوردیم.
حکمش چیست؟ آیا نجس خواری کردیم؟
——————-
سنبلعلی:
ارامنه به فتوای برخی علما کافر کتابی هستند و به فتوای برخی دیگر اهل کتاب.
اما در هر دو صورت حکم نجاست در مورد ایشان جاری نیست.
اما احتیاط واجب آن است که قبل از خوردن قصد مقاربت کنید، یعنی بگویید «مقاربت علی الله» و نیز مستحب آن است که خام خام نخورید یعنی مثلا سیخ بزنید.
والله احمق


 

ورود با پای چپ

السلام علیکم حضرت آیت الله العظمی؛
این بنده معصیت کار از آنجا که از کودکی عادت کرده ام همواره با پای چپ وارد مستراح شوم، این عادت را در ورود به مکانهای دیگر هم انجام میدهم و حتی به مسجد، حسینیه و امامزاده هم با پای چپ وارد میشوم!
سوالاتی در همین باب برایم بوجود آمده است:
- آیا در دین مسهل اسلام این کار گناه است؟ یا مکروه است؟ یا مستحب است؟ یا اشکال ندارد؟
هو المبال
البته ورود به بیت الخلا با پای چپ از مستحبات است که در احادیث و روایات بدان تاکید شده است.
از امام سارق (عر) نقل شده است که هر کس با پای چپ قدم به مستراح گذارد فرشتگان ثوابی به اندازه یک حج به حسابش منظور می نمایند و اگر در حین ورود گوزی هم بدهد ثواب یک ختم قرآن نیز بدان افزوده می گردد.
اما ورود به اماکن مقدّسه با پای چپ برای مردان مستحب و برای زنان مباح است. چرا که هنگام ورود یک مرد به این اماکن با پای چپ، خودبخود بیضه چپش هم پیش از بیضه راست وارد می شود و از آنجایی که بیضه چپ یک مرد مسلمان نزد الله به اندازه یک زن مسلمان ارج و قرب دارد (دیه بیضه چپ برابر با دیه یک زن است)، مثل آن است ایشان با عیالش به زیارت رفته است. پس ثواب یک و نیم زیارت به حسابش منظور می گردد.
- آیا میتوان وقتی با پای چپ وارد اماکن مذهبی شد عمل ادرار یا دفع را همانجا وسط مسجد یا امامزاده انجام داد؟
از توجه شما بسیار متشکرم.
اگر مقتضی باشد و مسلمان بترسد که اگر آنجا نکند نمازش قضا می شود، بلا اشکال است.
ممنون الله
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
نازدهم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم


آقا من توهین کردم؟

حضور مکرم آیت العضمی مقام شاخص و شامخ ولایت آیت الله حاج سید سنبلعلی موسوی الکمرونی سلام عرض نموده و توفیقات عالیه مسئلت دارم.
حاج آقا بنده به علت مسافرتهای زیادی که به خارج از کشور دارم رنج زیادی را از بابت دوری همسر کشیده و لذا لذت زندگانی نچشیده ام. از آنجا که بنده دائم در کشورهای مختلف در حرکت بوده و نخسوزن در بلاد کفر در اروپا بوده خواستم بدانم آیا می توانم بیش از چهار همسر اختیار کنم زیرا تا آنجا که من اطلاع دارم دین متین اسلام تا چهار همسر رخصت داده خواستم بدانم که آیا تبصره ای بندی چیزی وجود ندارد که ما از آن استمداد نماییم فلهذا می خواستم بدانم که آیا دین مبین اسلام ناف محمدی برای این مشکل پیشنهادی دارد؟
حاج آقا اگر مشکل ما را حل کنند قول میدهیم که چند تا از آن حوری هایی فرنگی بهشتی با چشمان آبی را با پست پیشتاز برایشان ارسال کنیم.
عجرکم عند المطالبة
هو القوّاد
شما می توانید شرعا تا چهل همسر متعه (صیغه) ای اختیار کنید، اما زوجه دایمی تا چهار تا بیشتر نمی شود.
تنها کسی که به اذن گاری تعالی مجوز کتبی اختیار کردن بیش از چهار زوجه دایمی داشت، رسول اخوش (ض) بود که البته همه ازدواج های آن حضرت نه فکر کنید به خاطر آلت مبارک بوده. خیر بلکه دلایل سیاسی و استراتژیک داشته.
مثلا هر قبیله یهودی را که تار و مار می فرمودند و شاه مردان علی، اسرای قبیله را از دم تیغ می گذرانید، خوب این همه زن بی شوهر چه می کردند اگر حضرت ایشان را سرپرستی نمی فرمودند. گناه داشتند خوب!
به همین خاطر اگر زن زیبایی در ایشان بود حضرت به اکراه فراوان ایشان را به همبستری می پذیرفتند تا هم اتحاد استراتژیکی باشد و هم از بی سرپرستان استمالت شود. حالا گرچه قبیله تار و مار شده دیگر اتحاد نمی خواهد، ولی باز هم خوب!
یا مثلا در مورد عایشه، صحیح بخاری ۹٫۸۷٫۱۴۰
از عایشه نقل شده است:
رسول الله به من گفت «تو دوبار قبل از اینکه من با تو ازدواج کنم در رویاهای من ظهور کرده بودی. من فرشته ای را دیدم که تو را در تکه ای لباس ابریشمی حمل می کرد، من به او گفتم، لباسش را در بیاور و او را نگاه دار، او تو بودی. به خود گفتم “اگر این از طرف الله است، پس این (لخت شدن عایشه) باید واقعا اتفاق بیافتد”.»
پس می بینیم که نه این که معامله حضرت از چهار سالگی برای عایشه قیام فرموده باشد، بلکه ایشان از طرف گاری تعالی به همسری رسول اخوش برگزیده شده بودند. حالا بگذریم که بعدا ایشان یعنی ام المؤمنین عایشه به صحابه آن حضرت (صفوان) هم فیوضاتی می رساندند.
واضح است که رسول الله نمی توانستند در یک دختر 6 ساله دخول کنند، اما خوب طبق احکام شرع منجّس، تفخیذ می فرمودند ایشان را، یعنی لاپایی می فرمودند ایشان را تا 9 سالگی که رسما دخول فرمودند.
یا مثلا این که حضرت به اذن خدا (سوره مبارکه احزاب آیات 37 و 38 ) زیر پای زن پسر خوانده خود نشستند (زینب بنت جحش همسر زید بن حارثه) تا بالاخره زید او را طلاق داد و ایشان به فرمان خداوند میخ اسلام را در ایشان فرو کردند.
یا ماریه قبطی که برای ایشان کادو فرستاده بودند. البته در کادوی ارسالی دو تا زن بود که یکی اش را به صحابه بخشیدند و ماریه را خودشان برداشتند.
جالا با همه این ها ممکن است یک مسلمان نمای منافق بیاید و گوز گوز کند که آقا شما که دم از عقل می زنی چرا توهین می کنی و این ها.
خوب حالا شما بگویید من توهین کردم؟
نه! من توهین کردم؟
این ها که گفتم همه از احادیث و تواریخ معتبر و خود قرآن است. نعوظی بالله شما می گویید حضرت رسول با عایشه 6 ساله عقد نکرده و در 9 سالگی به وی دخول اجلال نفرموده است؟
خوب شما کفر می گویید. شما از دین مبین اسلام به اندازه گاو نمی فهمید. قرآن درباره شما می فرماید:
أم تحسب أنّ أكثرهم يسمعون أو يعقلون إن هم إلاّ كالأنعام بل هم أضلّ سبيلا
آیا گمان میبری بیشتر آنها می‏شنوند یا می‏فهمند؟ آنها فقط همچون چهارپایانند بلکه گمراه تر
إنّ شرّ الدّوابّ عند اللّه الصّمّ البكم الّذين لا يعقلون
بدترین جانوران در نزد خدا این کران و لالان هستند که در نمی یابند.
عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ
گستاخ [و] گذشته از آن زنازاده است.
حالا من توهین کردم؟
نه! شما را به این روی قبله محمدی، من توهین کردم؟
والسلام علیکم و زحمة الله و درکاته
الاحمق
سیّد سنبلعلي الموسوي الکمروني
بست دویّم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم








 

استفتائات 5

ازدواج با زن نامسلمان

سرور عزیزم حضرت آیت الله کمرونی
قربون شما برم من!
من چند سال پیش از زور بیکاری و قرقر ننه و عشق فرنگ هوایی شدم و (بلانسبت شما) خریت کردم و به اروپا آمدم. برای گرفتن پناهندگی مجبور شدم که دین خودم را عوض کنم و خودم را مسیحی جا بزنم و باپتایز بشوم. در همین مدت به عشق یک سلیطه ی کافر که آن موقع ها به نظریاتم خیلی هلو و اینا بود اما الآن (بلانسبت شما) فقط یک کافر سگ مقدس نکبتی است گرفتار شدم و با او پیمان ازدواج بستم.
حالا پس از چند سال که از آب و گل در آمدم و فرزند دختر هم از این سلیطه پیدا کرده ام کم کم دچار بحران هویت و از خودجاماندگی شده ام و می خواهم به آغوش اسلام عزیز برگردم. چرا که
هر که او دور ماند از اصل خویش…. باز جوید روزگار وصل خویش
از طرف دیگر شنیده ام که جزای کسی که از دین مهیب اسلام برگردد مرگ است و لابداً بنده باید کشته شوم. اما چون اینجا عمراً کسی نیست که بنده را اعدام کند و یادم می آید که در کتاب فارسی مدرسه خوانده بودم که پیامبر اکرم (علیه سلات و شکلات) یک چیزی توی این مایه ها فرموده که
«خود نه لا فاکو به ایدیکم الی… مهلکه خواندی ز پیغام خدا؟»
نمی توانم خودم خودم را دار بزنم یا از جایی پرت کنم یا گردن خودم را با ساطور قطع کنم.
آرزو دارم به ایران عزیز برگردم و با سرمایه ای که اینجا به هم زده ام به خرحمالی برای کفار خاتمه بدهم و کسب رزق حلال را شروع کنم اما زنم نمی خواهد از دین کثیف اش دست بردارد و مسلمان بشود و به ایران بیاید. من هم نمی توانم او را طلاق بدهم چون نمی خواهم تا نفس می کشم این کفار بچه هایم را ازم بگیرند. از طرفی هم اصلا و ابدا نمی خواهم دخترانم توی این کشور کافر بی ناموس از آب در بیایند.
ترا به سید شهلا بفرمائید من بدبخت روسیاه چیکارکنم.
یا قلی مدد
ممل
Farhad
هو الکفتار
مساله شما چند شق دارد و کمی پیچیده است. اما ما با استعانت از خداوند قاطر متقال و با توسل به پیشابراه امام زنان آن را حل می کنیم، انشاءالله
اول مساله ارتداد شماست که حکمش معین است و آن این است که شما باید در اسرع وقت سقط شوید و به درک واصل شوید، انشاءالله و این فریضه، بر همه مسلمین واجب کفایی است که هر کجا شما را دیدند، حکم را اجرا کنند.
دویّم آن که شما پس از ارتداد با یک زن نصرانی وصلت نمودید که آن هم جزایش قطع گوش راست و بیضه چپ است.
سیّم آن که شما توبه کردید و خداوند توبه کاران را دوست دارد. پس بخشیده می شوید.
چهارم آن که شما پس از استفراغ به درگاه الهی، میخ اسلام را همچنان در سرزمین کفر فرو کردید که این خود ثوابی عظیم دارد.
پنجم آن که شما نگران بازگشت نباشید چرا که اگر به یکی از قنسولخانه های ما در فرنگ مراجعه کنید و ادعای «ابن السبیل» بودن نمایید و استفراغ نمایید، ایشان ترتیبتان را خواهند داد و به مملکت اسلامی بازگردانده خواهید شد.
ششم آن که دختر خانمتان را هم با خود به قنسولخانه ببرید تا برادران ترتیب ایشان را هم بدهند و بی دردسر ایشان هم همراه شما به آغوش اسلام برگردند.
لذا به طور اختصار حکم شما به ترتیب این چنین است:
اول درجا و نقدا اعدام می شوید.
دویّم گوش راست و بیضه چپتان بریده می شود.
سیّم مغفور خواهید شد.
چهارم ثوابی به حسابتان در آخرت حواله خواهد شد.
پنجم و ششم شما و دخترتان به آغوش گرم اسلام باز خواهید گشت.
منتها شما آن موقع در تابوت تشریف دارید.
السلام علیکم و زحمة الله و درکاته
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
یازدهم زیربچه 1429 هق
بیضیه رم

ادب اسلامی!

هو الفحّاش
فحشوا و فحش الله والله خیر الفاحشین
در اینجا به بررسی نظر یکی از برادران مسلمان که  در مقدمه گذاشته می پردازیم :
*س کش ، معلومه که مسلمونها بد *یری توی *س ننت کردن که اینطوری داری خودتو جر میدی. عیبی نداره، *س ننت.
  1. فرموده اید «*س کش»؛ خوب اخوی *س اگر کش داشت که پدر بزرگوارتان مال مادر گرامی تان را می انداخت گردنش که صبح تا شب نگران بر باد رفتنش نباشد!
  2. فرموده اید «معلومه که مسلمونها بد *یری توی *س ننت کردن»؛ از آنجایی که من نامسلمانم و تو مسلمان هستی، یقینا مسلمانان آلت نعوظشان را در فرج مادر گرامی شما فرو کرده و می کنند، نه بنده!
  3. فرموده اید»اینطوری داری خودتو جر میدی»؛ به این روی قبله محمدی (اشاره به بیضه مبارکه می نمایم) این قدر که شما خودت را در این یک خط جر و واجر کردی، ما در این هفتاد و چند نوشته نکرده بودیم!
  4. جالب است که دین انسان ساز اسلام (!) که ادعا می شود عرب جاهلی را آدم کرده، چگونه می تواند یک ایرانی با فرهنگ و تمدن چند هزار ساله را به چنین زباله ای تبدیل کند! در این باره به یاد سخنی از استیون واینبرگ افتادم که می گوید: «دین، توهینی به شأن و مقام انسانیت است. هیچ فرقی نمی‌کند، بدون باورهای دینی، انسان‌های خوب کارهای نیک و انسان‌های بد کارهای بد انجام می‌دهند. ولی آن چیزی که انسان‌های خوب را وادار به کارهای بد می‌کند، باور های دینی است.»
  5. یک بار هم خودم به خودم آفرین بگویم که تنها گزینه ای که در نظر سنجی بلاگ همسو با نظر مسلمانان است، دقیقا شبیه نوشته این برادر مسلمان است:
&*رم تو دهنت مرتیکه #*کش بی ادب، به مقدسات توهین می کنی؟
السلام علیکم و زحمة الله و درکاته
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
چهاردهن زیربچه 1429 هق
بیضیه رم

کودتای مخملی با کتاب آشپزی

حضور پر فتوح آیت اللات العظمی کمرونی دامت آروغاته
اقتراحاً به استحضار می رساند که مطابق پژوهش کارشناسی دفتر سیاسی سپاه که اخیراً رؤیت شده، سلسله جنبان ضوضای برابری زنان مؤلف کتاب صهیونیستی موسوم به رُضا میم بوده که در پوشش آشپزی ضعیفه های ام القرا را با فرهنگ مسموم غربی از قبیل بُت-زا، لازنائیان، کِرِپ و اسپاگتی آشنا نموده است (طبق شنودهای عنترنتی سربازان گمنام امام زنان فرقه ی ضالّه ای نیز موسوم به «هیولای اسپاگتی طیّار» متعاقباً تشکیل شده که از کادرهای سرشناس این گروهک ضدانقلاب، شخص خارج نشینی موسوم به ناخدا می باشد)
باری، نظر به اینکه این توطئه ی شوم صهیونیستی تدریجاً مناسک روحانی سفره ی ابوالفضل را به مجالس شوهرکشان (موسوم به فمنیسم) استحاله داده، متمنی است نظر شرعی هرزة عالی در مورد ممنوعیت نشر یا واجب السانسور بودن کتاب فوق الذکر و سایر کتب طباخی مستفرنگ را ایضاح فرمائید.
اِن سَنسِر الله سنسرکم و یسنسر اقدامکم
سردار سرتیپ دکتر صفار پشندی
Farhad
هو الشلتاق
احسنت بر شما برادر بیدار.
آن کتاب ضاله را خواندیم.
این ها عوامل صهیونیست بین الممل هستند که می خواهند با کودتای مخملی، عقاید کمونیستی را در میان جامعه نسوان اشاعه دهند.
اتفاقا نام یکی از این کمونیست ها را هم در کتابشان آورده بود که من می شناختم و او همان میشل استروگانف معروف بود.
البته جا های دیگری هم به صورت رمز و کنایه گفته بود «ورمیشل» که به آذری می شود «بده میشل» ولی ما نفهمیدیم چه چیزی را گفته بود بدهد.
ایضا در جایی گفته بود «لازانیاً» که منظورش این بود که هر کی هرکی است و هیچ کس را نمی توان به زنا محکوم کرد و منظورش همین توطئه حقوق بشری برای برداشتن حکم الهی سنگسار و این ها بود.
آن اسپاگتی هم که دیگر جای خود را دارد و ایشان می خواهند یک خدایی را به جای الله به مردم قالب کنند.
اما یک بار دیگر با هوشیاری سربازان کمنام امام زنان و مراجع عالی قدر شیره، بار دیگر دست خدا از شلوار بسیجی بیرون آمد و مشت محکمی به دیگ اسپاگتی حواله کرد.
لذا دستور دادیم این کتب ضاله سریعا جمع آوری شود و به جایش دستور پخت آب گوشت و قیمه (ع) و آش کشک و طرز تهیه حلوا منتشر شود.
السلام علیکم و زحمة الله و درکاته
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
پونزدهم زیربچه 1429 هق
بیضیه رم

آیت الله گیلانی و مساله عمه

آیا این فتوا از امام خمینی ست یا جعلی می باشد ؟
من و دوستان تحقیق کردیم مشخص شد که شک وجود دارد
متن فتوا:
-اگر گردبادی حادث شد و آدمها را به آسمان برد و در آنجا شخصی با زنی آمیزش کرد و بعد از فرود متوجه شد که آن زن عمه ی او بوده است باید گوسفند قربانی کند و خدا را شکر کند که با خاله اش این کار را نکرده است و اگر نعوظ بالله با خاله اش این کار را کرده باشد…. اشکالی ندارد!
سردار
این استفتا در اصل متعلق به آیت الله گیلانی است که در اوایل انقلاب فرمودند که «اگر کسی در طبقه بالا خواب باشد و عمه اش در طبقه پایین خوابیده باشد و زلزله ای بیاید و آن کس روی عمه اش بیفتد و بچه ای پدید بیاید، آن بچه حلال زاده است.»
کلا این آیت الله گیلانی بسیار بیش از دیگر شیوخ مسایل ناف تا کمر را از دیدگاه فقه شیعه تبیین نموده اند.
در یکی دیگر از سخنرانی ها، در مورد بدحجابی فرموده بودند: «روزی در خیابان می رفتم. خانمی که مانتوی تنگی پوشیده بود در جلوی بنده راه می رفت و من تا به منزل رسیدم غسل واجب شده بودم» (!!)
پی نوشت:
هر دو بازگویی نقل به مضمون هستند. ضمنا طنز و من درآوردی هم نیستند!

کاندولیزا رایس و دوست پسر قزوینی

چندی پیش یكی از راه یافتگان به مجلس اسلامی، انگیزه ی دشمنی بانوی زنگی » قندالیزا رایس» را بی مهری از سوی دوست پسر قزوینی او در سالهای جوانی آن علیا مخدره اعلان كرد.
حكم شرعی آن حضرت در باره ی
١- گرفتن كافران، دوست پسر اسلامی را بطور كلی
٢- گرفتن دوست پسر قزوینی
٢- تكلیف مدت عده زنانه پس از متاركه و یا طلاق از دوست پسر ویا شوهر قزوینی
چه میباشد؟
من الله توفیق
مزدک بامداد
بسم اللّه الفاسق القوّادین
1- دو راه دارد، یا باید آن ضعیفه قندیل برنجی به دین مبین اسلام تشرف یابد، یا آن که به عنوان کنیز به خدمت مسلمان در آید.
از آنجایی که احتمال شق اول ضعیف است، مسلمانان باید منتظر باشند تا پس از ظهور امام زنان(کج)، لشگر اسلام قلعه وایت هاوس را محاصره کرده، النهایه با کمک لشکر فرشتگان و اجنه آن را فتح نموده و آن ضعیفه را با کنیزی بگیرند.
2- اگر شرایط بند اول جاری شد انشاءالله، از آن جایی خداوند در کتاب خود که هدایت گر انسان است در آیه 223 سوره بقره، زنان را کشتزار مردان می داند و مردان می توانند از هر کجا که خواستند به ایشان وارد شوند، چنانچه قزوینی ای در میان لشگر امام زنان باشد و امام (کج) آن ضعیفه را به او ببخشد، این مورد نیز جائز است.
3- بر اساس حدیث «لا عدّة و لا مدّة علی زوجات الرّجال القزوینی» همسران مردان قزوینی از نگهداری عده معافند.
و السلام علیکم و زحمة الله و درکاته
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست سیّم زیر بچه 1429 هق
بیضیه قم

اتصال به ملکوت اعلی

جوانی هستم اهل تفکر و شیفته اسلام
شبها ستارگان را می بینم که آسمان دنیا را چلچراغ کرده اند و خدا از چه نورپردازی جالبی استفاده کرده است.
وقتی می بینم خدا چطور شب را از روز و روز را از شب جدا می کند، مغزم سوت می کشد.
این که می بینم خدا چطور این زمین را با کوه های میخ مانند به زمین چسبانده، که هیچ بادی آن را بلند نمی کند؛ دلم پر زنور خدا می شود.
مع الوصف هنوز چشم دلم باز نشده و قادر به ارتباط با غیب و پرده گشایی از اسرار کائنات نیستم. لطفآ بنده حقیر را راهنمایی کنید تا من هم مثل شما connect شوم.
Morbid Angel
هو الشدید الفشار
برادر گرام
احسنت بر شما که چشم دلتان را باز کرده اید و انچه نادیدنی است را دیده اید.
اما برای آن که به ذات حق متصل شوید، علاوه بر چشم دل باید چشمه دیگری را هم بگشایید.
ببینید اتصال دو گونه است. یکی آن که مثلا شما دو سر سیم لخت را به هم نزدیک می کنید. این یک جور اتصال است که طبعا سست و متزلزل است.
یک موقع هم هست که شما یک فیش و یک سوکت دارید و اتصال را به وسیله آن ها برقرار می کنید و آن همان اتصال دائمی و ملکوتی و با ارزش است. البته خود این ها هم ممکن است سری باشد یا موازی.
سری آن است که یک نفر (در اینجا رسول الله ضرت) به واسطه حضرت جیرئیل به خدا متصل شده و بقیه یکی یکی به آن حضرت متصلند و این همان اتصالی است که ما سادات را به خدا متصل می کند.
اما موازی آن است که مومنین و مومنات (مثل طلبه های حوزه ها) با یکی از شیوخ و سادات اتصال برقرار می کنند.
لذا شما هم اگر طالب وصل هستید، باید تشریف ببرید در یکی از حوزه ها تا یکی از علمای گرام فیشش را در سوکت شما بکند تا متصل شوید.
والسلام علیکم و زحمة الله و درکاته
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست پنجم زیر بچه 1429 هق
بیضیه قم

نماز آلات

با صلام و سلوات در محمد و کان محمد
و عرض سلام بر آغا امام زنان (ول) و شما آیت عظیم پروردگار و احلیل خدا در دل مسلمین آیةالله موسوی الهندی الکمرونی دامنت بر کانِ تو
عجالتاً از دوستی شنیدم ابتکارتازه ای از حضرت باریتعالی سر زده و به شما الهام نموده که همانا نمازالآلت است به نحوی که بعد خواندن دعای اَللّهُِمَّ تُعَلِّمُ بِه قَضِیِبي صَلاَتا وَ رَفَعَ رَأسَهُ بِالعرَش فَاِنَّ الله اِحلیلاً قَضیبا و فوت کردن بر آلت ، عورت نیز در وقت صلاة به آنکه بدو قایم است اقتدا کرده و فریضه را ادا میکند.
از آن جا که حضرت دوست هیچ یک از دستوراتش جنبه ای ندارد و مسلمین خطای او میپوشانند و موجه میکنند از بابت این نمازالآلت نیز من پنداشته ام که دیگر هیچ مرد مسلمانی نماز را به فرادا نخواند و از فیض جماعت بهره مند خواهد شد که بر آن صوابها نوشته اند و حسنات گفته اند و آنرا اجری عظیم باشد.
و اما از باب چند نکته که موهوم ماند، عهد کردم به حضور حضرتتان شرفیاب شوم و استعلام کنم برآن نکات.
اول . در این روزگار که فمینیزم و برابری طلب ها هر روز ضربه ای بر سر اسلامی ما میکوبند چرا خداوند کریم از باب نسوان این آداب را قرار نداده؟
دیم . آن دسته از اهل ذکور که آلتشان به درجه شهادت نایل شده در فقاهت حکمشان چیست؟
سیم . آیا بر آلت وضو جایز است؟
اجرکم معلق به جواب
phoenixaim54
هو المتشنّج
نام آن نماز، نماز آلات است مثل نماز آیات.
اوّلا از قدیم گفته اند:
خدا گر ز رحمت ببندد دری
به زحمت زند قفل محکمتری
لذا خداوند تغارک و تبالی اگر فیض نماز آلات را بر نسوان مقدر نکرده راه دیگری بر ایشان گشوده است.
یکی از راه های این است که نسوان نماز آلات را به امامت یک آلت الله بخوانند. نمونه اش را هم دیدیم که آن شش خواهر معروفه که به قصد امر شدن به معروف در منزل آن سردار اسلام بودند، داشتند همین نماز آلات را به امامت آن سردار معظم می خواندند.
دویّما همچنان که خداوند در اقامه نماز های یومیه بر مسلمان سخت نمی گیرد و فرد اگر دچار بیماری باشد می تواند نمازش را نشسته و حتا خوابیده بخواند، نماز آلات هم اگر عذر شرعی باشد می توان شکسته یا حتا در حالت خوابیده خواند.
اگر چه مستحب است به هر وسیله ممکن، مثلا داربست، ایمپلنت، پمپ، وکیوم، وایاگرا و … این نماز در حالت قیام خوانده شود.
سیّما نه تنها جایز، بلکه واجب است و ترتیب وضو به این شکل است:
ابتدا شستن گردن، بعد از آن مسح سر، بعد از آن مسح بیضه
والسلام علیکم و زحمة الله و درکاته
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست هفتم زیر بچه 1429 هق
بیضیه قم


آیا دود هم نجس می شود؟

اقاجان توتون نجس ايا دودش هم نجس است يانه?و چون در زمان رسول الله امريكا كشف نشده بوده و حضرت سنتي در اين زمينه به جا نگذاشته اند و در قران مج هم اثري از اين گياه (چون هزاران گياه ديگر به جز 5-6 نوعي كه در صحاري منزل حضرت وجود داشته) نيست فتوا را از كجايتان در مياوريد از جهت علم الاشيا مهم است برام لطفا!
rostamna
هو الدخانیات
از نظر دین مبین اسلام، دود به طور کلی نجس نیست. چرا؟ چون که دود «چیز» نیست که نجس شود و چیز آن است که یا آبکی باشد، مانند بول یا آب دهان شتر و یا سفتکی باشد، مانند پشکل یا سنگ.
اما دود و هوا و بخار، چون چیز نیستند نجس نمی شوند.
در قرآن هم داریم که خداوند جهان را از دخان آفرید. پس اگر دخان چیز بود نمی شد گفت که جهان حادث است. پس با این استدلال محکم هم ثابت کردیم که دود، چیز نیست و هم این که جهان حادث است و قدیم نیست و مشت محکمی به دهان نافهمان و ابلهان زدیم.
البته بد نیست یادآوری کنیم که فلسفه نجاست و طهارت در اسلام این است که انسان از چیزهای بد و ناسالم که ممکن است به او بیماری و زیان برسانند پرهیز کند و در واقع این یک پیام بهداشتی حکیمانه از سوی گاری تعالی برای انسان است.
حالا ممکن است کسی بپرسد که بسیاری بیماری ها از راه هوا منتقل می شوند یا مثلا بسیاری گاز های کشنده داریم و این ها، پس چرا در اسلام نیامده و این ها.
این افراد باید بدانند که این چیز هایی را که امروز بشر اختراع کرده، مانند ویروس و سیروس و گاز خردل و این ها آن روز خداوند آفرینش نفرموده بودند، پس اگر در قران کریم از آن ها سخن می رفت، عرب جاهلی نمی فهمید.
پس خداوند مجبور بود چیزی بگوید که آن عرب بادیه نشین بفهمد.
حالا ممکن است باز کسی بگوید که خداوند هم نعوظی بالله مگر مجبور به مقتضیات می شود، پس قادریّت او چه می شود؟ در پاسخ به این ها باید گفت که شما نادانان ابله که مانند چهارپایانی که کتاب بر پشتشتان است هستید و قیافه تان مانند بوزینه های مطرود است زرت و پرت نکنید ای گستاخان زنازاده.
بدین ترتیب ما از طرف خداوند مشت محکمی به دهان وسواس الخناس می زنیم تا عبرت آیندگان شود.
کسرُ مِنَ اللهِ وَ فَتقٌ عَجیب
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
بست نهم زیربچه 1429 هق
بیضیه قم


قانون جماع

درود بر شما
حاج آقا! به نظر شما محمد بطور خدادادی دارای نعوظی قوی و آلتی پولادین و کمری ستبر بوده که توان سپوختن صدها زن را داشته یا اینکه در آن دوران هم کمرسفت کن هایی مثل تریاک بوده که حضرت ببلعند یا بکشند.با توجه به اینکه اسلام دینی کامل و جامع در زمینه مسایل پایین تنه و لای پا است آیا در آیات قرآنی و احادیث در زمینه کمرسفت کنها و تاخیر دهنده ها حرفی به میان آمده؟یا اینکه محمد با خرما و گردو تلمبه میزده؟
التماس دعا.
بدرود.
yakamoz در آیا دود هم نجس می شود؟
هو الفاکر
این که تریاک (ارواحنا فداه) در زمان حضرت مرسوم بوده یا نه نیاز به تحقیق دارد.
یزید بن معاویه که لابد می دانید خاک بر سر شاعر چیره دستی هم بوده بیتی دارد که حافظ هم از آن اقتباس نموده است به این عنوان که:
انا المسموم و ما عندی بتــریاق و لا راقی
ادر کاســـــا و ناولـــها الا یا ایها الساقی
اما روایات و احادیثی هست که نشاندهنده اهمیت امر خطیر مجامعت در فقه اسلامی است که چند تایش را در حدی که حوصله مجلس باشد عرض می کنم:
عيون اخبارالرضا : امام رضا فرمود : « رسول خدا از نماز خواندن و جماع كردن ضعيف و سست شده بود . در همين هنگام ديگي از جانب آسمان بر او فرود آمد . حضرت از غذاي درون آن ميل كرد و توان و نيروي چهل مرد در مشت و جماع كردن بر وي افزوده شد و آن خوراك حليم بود . »
مكارم الاخلاق : « داود فرقد » مي گويد : به خدمت امام صادق رسيدم ، در حالي كه در برابرش هويج نهاده بودند . فرمود : از آن هويج به من بده و خود نيز بخور ! گفتم : آقا ! من دندان ندارم . حضرت پرسيد : آيا كنيز داري ؟ گفتم : آري . فرمود : دستور بده كه برايت بپزد ، سپس آن را ميل كن كه در اثر آن كليه ها گرم مي شود و آلت مرد را ايستاده مي كند . » همچنين فرمود : هويج موجب ايمني از قولنج و بواسير شده و به آميزش كمك مي كند .
خصال صدوق : اميرالمؤمنين علي از رسول خدا e فرمود : « جبرئيل گزارش داد از خرماي برني كه بوي دهان را خوش مي كند و موجب پاك شدن معده ، هضم غذا ، ازدياد نيروي شنيدن و ديدن ، و محكم شدن پشت ( كمر ) مي شود . همچنين شيطان را گيج و او را دور مي كند و فرد را به خدا نزديك مي سازد . »
خصال صدوق : اميرالمؤمنين علي از رسول خدا e فرمود : « جبرئيل گزارش داد از خرماي برني كه بوي دهان را خوش مي كند و موجب پاك شدن معده ، هضم غذا ، ازدياد نيروي شنيدن و ديدن ، و محكم شدن پشت ( كمر ) مي شود . همچنين شيطان را گيج و او را دور مي كند و فرد را به خدا نزديك مي سازد . »
ثواب الاعمال : رسول خدا e فرمود : « شانه كردن موي سر ، مرض وبا را دور مي كند ، روزي و قوه جماع مرد را زياد مي كند .
ثواب الاعمال : حنان بن سدير گويد : بر امام صادق وارد شدم ، در حالي كه كفشي سياه رنگ درپاي داشتم . چون حضرت آن كفش را ديد ، فرمود : تو را با كفش سياه چه كار ؟! آيا نمي داني چه زياني در آن است ؟
عرض كردم : زيان آن در چيست :
حضرت فرمود : « نور چشم را كم كرده و ايجاد غم و غصه و اندوه مي نمايد و موجب ضعيف شدن قوه مردي مي شود و در عين حال ، لباس ستمكاران است . بر تو باد به پوشيدن نعلين زرد رنگ ، زيرا در آن سه خصلت است . »
پرسيدم : آن سه خصلت كدامند ؟
حضرت فرمود : « نور چشم را زياد مي كند . شادي آور است و قوه جماع مرد را زياد مي كند ؛ به علاوه پوشاك پيغمبران است . »
مكارم الاخلاق : رسول خدا فرمود : « حنا خضاب اسلام است . خضاب كردن مؤمن را زينت مي بخشد و دردسر را رفع مي كند و نور چشم را مي افزايد و نيروي آميزش را زياد مي كند و ثواب را ده برابر مي كند
مكارم الخلاق : امير مؤمنان علي فرمود : « هر كس بخواهد هنگام جماع لذت بيشتر ببرد ، زن كوتاه قد و چهارشانه گندم گون بگيرد ، چنانچه لذت بيشتر ببرد ، مهرش بر عهده من است .»
مكارم اخلاق : اميرالمؤمنين فرمود : « خوابيدن براي زن حلال نيست تا زماني كه خود را بر همسرش عرضه كند ؛ يعني زن لباس خود را از تن درآورد و به بستر شوهر برود و به او بچسبد . »
طب الرضا : حضرت علي بن موسي الرضا فرمود : « هر كس بخواهد از بلغم (عفونت ) در مزاج خويش بكاهد ، حمام رفتن و عمل جماع با زنان را بسيار انجام دهد و مدت زيادي در آفتاب بنشيند و از غذاهاي سرد و مرطوب و ترش بپرهيزد .»
مكارم الاخلاق : امام كاظم فرمود : « در خضاب سه خصلت است : هيبت به هنگام جنگ ، محبوب شدن نزد زنان ، افزايش قوه جماع . »
محاسن برقي : امام صادق فرمود : « يكي از پيامبران از سستي بدن و كمي جماع كردن به خدا شكايت كرد . خداوند به او فرمود كه براي اين كار و تقويت بدن ، حليم بخورد . »
دعائم الاسلام : امام صادق  فرمود : گوشت همراه با تخم مرغ ، نيروي جماع را افزايش مي دهد . »
طب الائمه : امام صادق به نقل از امير مؤمنان امام علي فرمود : « خوردن « به » بر قوه مرد مي افزايد و ضعف را از بين مي برد . »
محاسن برقي : امام صادق فرمود : « انجير تازه و خشك بخوريد كه بر نيروي جماع مي افزايد و بواسير را بر طرف مي كند و براي رفع رطوبت و درمان نقرس سودمند است . »
بر گرفته از قانون قوه باه !!!!
والسلام علیکم و زحمة الله و درکاته
الاحمق
سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی
یکم محرم المبارک 1430 هق
بیضیه قم